استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

ادارۀ سالم، مؤثریت و کارایی

اصول مؤثریت و کارایی باهم مرتبط و لی متمایز می باشند. سیستم مؤثر تحصیلات عالی یا نهاد تحصیلات عالی به گونه ای عمل می نماید که بتواند به اهداف و مقاصد خود دست یابد. چنین سیستم مؤثر تحصیلات عالی یا نهاد تحصیلات عالی بطور درست انجام وظیفه نموده و از منابع خود حداکثر استفاده را بدون تکرار عمل و هدردادن منابع به بار می آورد. سیستم تحصیلات عالی کارا و مؤثر، توان ارائه خدمات موثر و کارآمد، جهت دستیابی به اهداف اجتماعی- انکشافی افغانستان را خواهد داشت.

ادارۀ سالم، کلید مؤثریت و کارآیی است. ایجاد نهادهای تحصیلات عالی با کیفیت مستلزم مدیریت سالم منابع بشری، از استخدام کارمندان گرفته تا ادارۀ امور تحقیقاتی و سایر امور تمویلی آن می باشد. علاوه برآن، مؤسسات تحصیلات عالی پیشرفته باید انعطاف پذیر، مبتکر و جوابده باشند. البته این امر مستلزم تفویض صلاحیت های لازم، از جانب وزارت تحصیلات عالی به این نهاد ها در خصوص امور اکادمیک و موضوعات مالی آنان می باشد. در همین راستا، وزارت تحصیلات عالی مشغول بازنگری پالیسی های کادر علمی و آیین نامه ها، مقرره های تحقیق و نشرات و انتظارات و مدیریت منابع بشری می باشد.

استقلال نهاد های تحصیلات عالی

اصل استقلال نهاد های تحصیلات عالی مُبیِّنِ آن است که نهادهای تحصیلات عالی می توانند منابع مالی خود را گسترش داده و منابع مالی جدید را ایجاد، محصلین را پذیرش، کارمندان و کادر علمی خود را استخدام، نصاب تحصیلی خاص خودرا طرح، تحقیقات مورد نظر خود را انتخاب و نتایج تحقیقات را، بدون دخالت از خارج نشر و توزیع نمایند. مفهوم آزادی اکادمیک،دقیقاً دلالت بر جنبه های اکادمیک اقدام دارد. این اصل و سنت دیرینه از یک طرف سنگ زیر بنای روش دموکراتیک به شمار می آید، و از جانب دیگر یک پیش شرط اساسی برای به حداکثررساندن سطح کارکرد مؤثر پوهنتون ها و سایر نهادهای تحصیلات عالی می باشد.

حسابدهی

در حالی که اصول استقلال اکادمیک بسیار ارزشمند می باشد، ولی آنها را فقط میتوان در حوزۀ حسابدهی عامه به کار برد. پوهنتون ها هموراه در زمینه اعتبار بخشیدن به نتایج تحقیقات و نشرات به کارهای رقابتی در سطح مجموعی استناد نموده اند. بنابراین، پوهنتون های پیشرفته به دولت، کارمندان و محصلان شان در قبال کیفیت بازده فارغ التحصیلان خود حسابده می باشند. دولت از طریق وزارت تحصیلات عالی که مسئول اصلی پوهنتون ها می باشد، از نهادهای تحصیلات عالی انتظار دارد تا در مورد افزایش منابع، تمویل، رهبری و ادارۀ شان حسابده باشند. همزمان با آن، دولت تلاش می نماید تا استقلال مالی پوهنتون ها را افزایش دهد. از این رو پاسداری از هویت نهادهای تحصیلات عالی و صیانت از آزادی های اکادمیک سیستم تحصیلات عالی، یک ضرورت انکار ناپذیر می باشد.

اهداف

در سطح ملی

· رهبری و ادارۀ یک سیستم کثرت گرا و هماهنگ تحصیلات عالی بشمول پوهنتون های دولتی و خصوصی، انستیتوت ها و کالج ها.

· پاسخدهی به نیازهای آموزشی و خواسته های افراد از طریق انکشاف توانایی های فکری آنان در زندگی شان.

· برآورده ساختن نیازهای انکشافی جامعه و ارائۀ نیروی کار مجهز به دانش و تخصص موردنیاز، با در نظرداشت سطح متغیِر شایستگی ها و تخصص لازم برای رشد و بالندگی یک اقتصاد پیشرفته برای دست یابی به این هدف، وزارت تحصیلات عالی نیازهای ملی در این زمینه را ارزیابی خواهد نمود.

· بهبود کیفیت نهادهای تحصیلات عالی مطابق با معیارهای بین المللی به حیث معیارهای دراز مدت.

· افزایش دسترسی به تحصیلات عالی از طریق طرح یک سیستم تحصیلات عالی سازگار و با کیفیت عالی. با در نظر داشت قانون، این امر می تواند شامل تحصیلات عالی باز و از راه دور، کلاس های نوبتی و برنامه های تابستانی و شبانه نیز باشد.

· ایجاد یک سیستم اعتبار دهی و تأمین کیفیت در راستای حصول اطمینان از کیفیت نهاد و برنامه ها، ارتباط ملی و منطقه ای و نیز پویایی و اعتبار بین المللی.

· ارائه و تسهیل ظرفیت تحقیقاتی برای پیشرفت دانش و انجام فعالیت های تحقیقاتی در راستای پیشرفت تکنالوژیکی و انکشاف اجتماعی.

· تأمین وجوه مالی به شیوۀ پایدار و برابر در راستای حصول اطمینان از کیفیت تحصیلات عالی از طریق هزینه های مشترک. برای رسیدن به این هدف، وزارت تحصیلات عالی تلاش می نماید تا از طریق ایجاد تغییرات در پالیسی تحصیلات عالی، زمینهء این امر را برای نهادهای تحصیلات عالی فراهم سازد، تا بتوانند فعالیت های تشبثاتی را انجام داده، بنیادهایی را ایجاد نموده و از نهادهای مختلف به شمول دولت، بنگاه های تجارتی، در صورت امکان از محصلان ، تمویل کنندگان، تشبثات، تولیدات و سایر منابع، وجوه مالی بدست آورند.

· حقوقی ساختن اصل استقلال نهاد های تحصیلات عالی تا نهادهای مذکور توان ایجاد منابع و گسترش آن را داشته باشند و بتوانند تشبثات اکادمیک خود را به نحو مطلوب اداره نمایند. این استقلال در حوزۀ حسابدهی به دولت، محصلان و سایر نهادهای ذیربط اِعمال می گردد.

· پرنمودن خلاء های موجود در تحصیلات عالی، که در دیگر کشور ها از طریق ایجاد کالج های مخصوص برای ارائه برنامه های تخصصی، بعد از دورۀ لیسه ایجاد می گردند. این برنامه ها عبارتند از دوره های کوتاه مدت در عرصه هایی مانند ساینس، ریاضیات، لسان ها، علوم کمپیوتر؛ آموزش های سطح متوسط در تجارت، حرفه هایی مانند قضا، دوا سازی، طب و کمپیوتر ساینس؛ ایجاد فرصت های لازم برای کسانی که کورس های مقدماتی در سطح پوهنتون ها که پس از سپری کردن آنها مدرک دیپلوم AA به محصلان اعطاء می گردد، ایجاد فرصت هایی برای آموزش دراز مدت، و آموزش های عالی تخنیکی، ویژۀ صنایع یا تجارت های خاص از طریق این کالج ها. لازم به یادآوری است که کریدت این کالج ها قابل انتقال به پوهنتون ها خواهد بود.

· طرح یک سیستم کریدت برای افغانستان، پس از بازنگری نصاب تحصیلات عالی که که هم اکنون درجریان است، سبب تسهیل انتقال بین نهادهای تحصیلات عالی گردیده و به محصلان اجازه می دهد تا بتوانند کار کنند و کریدت های خود را طی چندین سال تکمیل نمایند. همچنین معقول سازی و بهبود قابلیت قیاس دوره های تحصیلی در میان نهادهای تحصیلات عالی از دیگر مسایلی می باشد که براساس سیستم کریدت صورت خواهد گرفت.

در ســـطـح نهـادهـــا

· مدرنیزه ساختن و ارتقای نهادها در سطحی که تفکیک و وضاحت در نقش های مدیریتی رونما شده و اداره به صورت همکار و هم آهنگ فعالیت داشته باشد.

· ارائهء برنامه های مرتبط و باکیفیت اکادمیک که جوابده نیازهای ملی و منطقوی بوده و در سطح بین المللی توان رقابت را داشته باشند.

· طرح یک سیستم جامع برای ترفیع و همچنان تشویق برمبنای اصول شایسته سالاری و ارزیابی دقیق فعالیت کادر علمی پوهنتون ها به شمول ارزیابی تدریس، تحقیق و ارائهء خدمات علمی توسط آنهااز طریق ارزیابی گروهی.

· ایجاد یک فضای اکادمیک که در آن بحث و تبادل نظر، پرسش نقادانه و انتقاد سازنده ملاک های شایع و پذیرفته شده باشند.

· تربیه محصلان به مثابهء شهروندان روشن فکر، مسئول و منتقد، دارای ظرفیت لازم و اندیشه های مبتنی براساس تعهد اجتماعی، بردباری و احترام متقابل.

· بهبود کیفیت تدریس و فراگیری و حصول اطمینان از این امر که تحصیل جوابده نیازهای تحصیلی در زمینه های ملی و منطقوی می باشند.

· رشد کادر علمی و کارمندان اداری تحصیلات عالی از طریق ارائه فرصت های تحصیلی بالاتر، کورس های کوتاه مدت، بازدیدهای متقابل و ایجاد فرهنگ آموختن مداوم.

· ایجاد فرهنگ تحقیق در پوهنتون های کشور جهت انجام تحقیقات هدفمند و تحقیقات مرتبط، جهت شناخت و راه حل یابی برای مشکلات و چالش های بیشماری که کشور با آن مواجه می باشد.

· طرح برنامه های ماستری و دکترا در پوهنتون های جامع تحقیقاتی، در صورتی که کادر علمی واجد شرایط داخلی دارای درجات علمی مناسب برای آموزش وجود داشته باشد، و یا استادان واجد شرایط خارجی را بتوان برای تدریس این دوره ها استخدام نمود. در این زمینه، وزارت تحصیلات عالی در نظر ندارد که بیشتر از پنج الی شش پوهنتون را در دراز مدت اجازه بدهد که چنین دوره هایی را عرضه نمایند.

· ایجاد همکاری میان نهادهای تحصیلات عالی داخلی، منطقوی و بین المللی.

· داشتن مسئولیت اجتماعی از طریق تعامل و انکشاف تخصص و ایجاد زیر بناهای لازم برای نهادهای تحصیلات عالی جهت خدمت به کشور.

برنامه ها

با در نظرداشت استراتیژی انکشاف ملی افغانستان (ANDS)، تحصیلات عالی دو برنامهء گسترده را در حوزۀ فعالیت های خود مد نظر دارد. این برنامه ها عبارت از مجموعهء فعالیت هایی است که مرتبط با اهداف، مقاصد، تطبیق استراتیژی، مسایل مالی، منابع بشری و فزیکی، شاخص ها و چهارچوب نظارت و ارزیابی می باشد.

برنامهء اول

تعلیم و آموزش فارغ التحصیلان ورزیده در راستای تأمین نیازهای انکشاف اجتماعی و اقتصادی افغانستان، ارتقای سطح تدریس، تحقیق،فراگیری و تشویق عرضهء خدمات به جامعه و مردم افغانستان.

برنامهء دوم

رهبری و ادارۀ یک سیستم منسجم و هماهنگ تحصیلات عالی به شمول پوهنتون ها، انستیتوت ها و کالج ها به منظور ارائه تحصیلات عالی با کیفیت.

برنامهء اول

تعلیم و آموزش فارغ التحصیلان ورزیده در راستای تأمین نیازهای انکشاف اجتماعی و اقتصادی افغانستان، ارتقای سطح تدریس، تحقیق،فراگیری و تشویق عرضهء خدمات به جامعه و مردم افغانستان.

برنامــهء فـــرعـی 1.1

انکشاف ظرفیت کادر علمی و کارمندان اداری

سطح علمی پوهنتون های افغانستان به علت منازعات دوامدار دار که کشور را در طول بیشتر از سی سال جنگ به ویرانه ای تبدیل نمود، به میزان قابل ملاحظه ای تضعیف گردید. در نتیجه، طی این مدت برای کارمندان پوهنتون ها فرصت های بسیار ناچیزی برای انکشاف ظرفیت آنان میسر شد. از این رو، یکی از مهمترین و خطیر ترین چالش هایی که نظام تحصیلات عالی و پوهنتون ها با آن مواجه می باشند، عبارت از نوسازی و تجدید بنیه علمی کادر علمی و کارمندان این نهادها است. به این مأمول می توان از طریق اتخاذ یک تعداد اقدامات و برداشتن گام های عملی دست یافت:

· درجات کادر علمی: چگونگی تحصیل 2526 عضو کادر علمی شاغل در سال 1387 (2008) از قرار ذیل بوده است: 5.5 فیصد از استادان دارای سویه دکترا، 30.7 فیصد دارای سویه ماستری در علوم بشری و ساینس و 63.8 فیصد دارای سویه لیسانس می باشند. واضح است که در این جا هدف ما ارتقای سویهء تحصیلی اکثریت کادر علمی به سویه های ماستری و یا دکترا در یک دورۀ تاحد امکان کوتاه مدت می باشد. اما موانع دستیابی به این هدف را نباید سطحی پنداشت زیرا در حال حاضر هم تسهیلات و هم بنیه علمی در پوهنتون ها و انستیتوت های افغانستان بسیار محدود می باشد. در مرحلۀ اول، شاید در پنج سال اول آینده، آموزش بالاتر از لیسانس منحصر به پوهنتون های بزرگتر و دارای تاسیسات بهتر باشد. حتی در این نهادهای تحصیلات عالی نیز ارائه آموزش در دوره های ماستری و دکترا، محدود به عرصه هایی خواهد بود که تخصص لازم برای آنها وجود دارد. این استراتیژی، با اعزام استادان برای تحصیل در پوهنتون های بین المللی که انتخاب آنها طی یک روند دقیق صورت می گیرد، (از طریق بورسیه هایی که توسط دولت های مهمان و سایر منابع ارائه می گردد) تکمیل خواهد شد. در راستای گسترش تجارب تحصیلات عالی در مقاطع ماستری و دکترا، از برنامه های مشارکتی یا ”سندویچ پروگرام“ ، استفاده به عمل خواهد آمد که در برگیرندهء همکاری با پوهنتون های معتبر خارجی بوده و شامل فراگیری دروس موقت در آن پوهنتون ها اقلاً به مدت 2 الی 3 ماه می باشد. چنین برنامه هایی بین پوهنتون های افغانستان که خود شان انها را ارائه خواهند کرد و یا بطور مشترک با پوهنتون های مذکور ارائه خواهند شد، هماهنگ خواهد گردید. همچنین، همکاری های بیشتر و برنامه های همکاری با پوهنتون های خارج در راستای تسهیل آموزش در افغانستان و در مقاطع ماستری و دکترا، با استفاده از استادان خارجی مورد تشویق قرار خواهد گرفت. هدف ما در دراز مدت، عبارت است از کسب توانایی در ارائه راستای برنامه های ماستری و دکترا در داخل کشور برای اکثریت فارغ التحصیلانی که خواهان ادامهء تحصیل در این دوره ها می باشند.

· تدریس و ظرفیت سازی: وزارت تحصیلات عالی در نظر دارد تا دوره های کوتاه مدتی را برای کادر علمی ارائه نماید که معطوف به روش های تدریس جدید به مثابۀ راهی برای تقویت کیفیت تدریس و اموزش باشد. در برخی از نهادها به شمول پوهنتون هاروارد، سپری نمودن چنین دوره هایی برای استادان جدید، الزامی می باشد. نهادهای تحصیلات عالی تشویق می گردند تا بالای بهبود کیفیت تدریس شان بیشتر تمرکز کنند. آموزش دراز مدت در حال حاضر یکی از واقعیت های پذیرفته شده انکشاف تحصیلی در تمام عرصه ها می باشد. برای نیل به این هدف، دوره های آموزشی لازم از ورکشاپ های یک روزی تا چند هفته ای، در طول رخصتی های تابستانی یا پایان هفته ها ارائه خواهد شد. چنین دوره هایی، با توجه به رشتۀ مربوطه دارای چندین بخش خواهد بود: لکچرها، بحث های تشدیدی گروهی و بازدیدهای ساحوی. تسهیلات موجود پوهنتون ها و کادر علمی آن ها در صدر ارائه چنین اموری قرار دارد. این امر را می توان با استفاده از استادان مهمان ، کنفرانس های ویدیویی و کمک کادر علمی از بنگاه های تجارتی و صنایع تکمیل نمود. فعالیت های انکشاف سطح علمی، باید به حیث بخشی از بازنگری های معمول در ترفیع مد نظر گرفته شود.

· بازدیدهای متقابل: بازدیدهای متقابل از نوع فِلو شِپ های فولبرایت باید طرح و ایجاد گردد. این امر به استادان انتخاب شده اجازه می دهد تا بازدیدهای کوتاهی از پوهنتون های بین المللی، جهت ارتقای سطح مهارت های شان داشته باشند و در صورت امکان پروژه های تحقیقاتی را نیز اجرا کنند. به همین قیاس، از استادان بین المللی باید دعوت شود تا بازدیدهای کوتاهی از پوهنتون های افغانستان، با هدف ارائه سخنرانی، ارتقای مهارت های کارمندان پوهنتون ها و انجام تحقیقات داشته باشند. از بنیادها، دولت های کمک کننده، بنگاه های تجارتی و صنایع و سایر منابع باید تقاضای حمایت مالی گردد. برنامه های بورسیه که از طریق آنها بتوان استادان برجستهء بین المللی را به افغانستان آورد تا در برنامه های ماستری و دکترا به پوهنتون های ما کمک نمایند مورد تشویق قرار خواهد گرفت. این امر به مثابۀ راهی سریع برای گسترش این برنامه ها در افغانستان می باشد که از طریق آن ها می توان دسترسی بیشتری را به آموزش عالی با هزینهء بسیار پایین تر از اعزام محصلان به خارج فراهم ساخت. سایر برنامه های لازم باید هرچه زودتر با وجود فراهم بودن تعداد کافی کادر علمی دارای ماستری و دکترا برای آموزش چنان دوره هایی طرح گردد.

· تشویق و ترغیب: به منظور ارتقای کیفیت تدریس، تشویق هایی به کادر علمی ارائه خواهد شد. وزارت تحصیلات عالی به گروه کوچکی از استادان برای تدریس و انجام تحقیقات برجسته، تقدیرنامه هایی در هر سال اعطاء خواهد نمود. یک بورد ایجاد خواهد شد تا اسامی استادان و محققان برجسته را که توسط پوهنتون ها و انستیتوت های مختلف نامزد شده اند، در یافت نماید. وزارت تحصیلات عالی جوایز نقدی را به پنج تن از اساتید و پنج تن از محققان برجسته در هر سال اعطاء خواهد کرد. انتظار می رود تا استاد معرفی شده، شیوۀ تدریس برجسته ای را، از طریق معرفی یک شیوهء تدریسی عالی که ممکن است شامل ارزیابی کادر علمی و محصلان و یا سایر امور مربوط به تدریس برتر باشد، ارائه نماید. به همین منوال، کمیتۀ مربوطه پنج جایزه را برای تحقیقات برتر، برمبنای نامزدی نهادهای تحصیلات عالی با ارائۀ سند کیفیت تحقیق و اهمیت آن برای سکتور تحصیلات عالی اعطاء خواهد نمود.

· تقرر و ترفیع کارمندان و استادان: باید براساس معیارهای تعریف شده و واضح از طریق یک پروسۀ شفاف و بر بنیاد شایسته سالاری، به حیث اصل اساسی حاکم بر این روند صورت گیرد. بسیاری از استادان دارای رتب علمی پائین بوده ( جدول 4 )و برای ترفیع به طور منظم ارزیابی نگردیده اند. وزارت تحصیلات عالی به ارزیابی منظم استادان تاکید میکند تا شایسته سالاری تأمین گردیده و آیندهء استادان تضمین گردد. برای استادان و کارمندان موجود، باید فرصت های جدید رشد (که در بخش 1.1 این پلان استراتیژیک ذکر گردید،) در راستای ارتقای رتبۀ شان، فراهم شود. تعذیرات شدیدی در مورد جعل در تحقیقات و نشریات وضع خواهد شد و کسانی که مرتکب چنین اعمالی می گردند، مجازات خواهند شد. در حال حاضر معاشات باوجود افزایش در معاشات اعضای کادر علمی کشور، در حال حاضر حقوق بعالیت های علمی اعضای مذکور و مخصوصاً کارمندان اداری براساس هر معیاری که سنجیده شود، بسیار پایین است. لازم است تا توجه اساسی به افزایش سطح معاشات صورت گیرد، تا از این طریق، کارمندان واجد شرایط و متعهد در نظام تحصیلات عالی دولتی جلب و جذب شوند. رقابت از جانب نهادهای بین المللی، مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی، یکی از چالش هایی می باشد که نهادهای تحصیلات عالی دولتی در زمینهء حفظ کادر علمی خود با آن مواجه هستند.

در حالیکه تمرکز فعالیت های فوق بر کادر علمی می باشد، طرح برنامه های انکشافی برای کارمندان اداری نادیده گرفته نخواهد شد. در همین راستا، طرح استراتیژی های لازم برای بهبود رهبری، اداره و مدیریت یکی از اجزای لاینفک انکشاف کارمندان خواهد بود. این امر از طریق دوره های کوتاه مدت کار آموزی، بازدیدهای متقابل و موارد استثنایی، نیازمند تخصص های بیشتر در عرصه های مالی و مدیریت منابع بشری، مهارت های تکنالوژی معلوماتی، تکنیسین های لابراتوار، کتابداری و سایر عرصه های مربوطه انجام خواهد شد. همچنین لازم است تمرکز ویژه ای بر انکشاف منابع بشری مدیران و کارمندان صورت گیرد. تدریس و تحقیق موثر مستلزم تکنیسین های فعال و آموزش دیده و کارمندان اداری در لابراتوار ها، کتابخانه ها، مراکز کمپیوتر و در نهادهای تحصیلات عالی می باشد.

موضوع تقاعد یک موضوع حساس است، ولی باید به شیوۀ مسلکی با آن برخورد شود. قاعداً این یک امر پذیرفته شده است که کادر علمی و کارمندان تحصیلات عالی در سن 65 سالگی تقاعد می یابند. این امر به منظور ارائه فرصت های لازم به کارمندان جوان تر است تا بتوانند فرصت پیشرفت داشته و ایده های نو را در عرصهء علمی طرح نمایند و بدون تردید ضروری نیز به نظر می رسد. اما لازم است تا از تجارب متقاعدین نیز استفاده به عمل آید. برای این کار از آنها می توان از طریق قرارداد برای پروژه های مشخص و تعریف شده ای استفاده به عمل آورد. علاوه بر آن، استادان برجسته را می توان به حیث ”پروفیسور های ممتاز“ معرفی کرد. این پست یک موقف عادی دارای معاش نبوده، بلکه فقط شامل مقداری حق الزحمه و برخی فرصت ها از قبیل در اختیار قرار دادن دفتر و تسهیلات برای آنان می باشد. در همین راستا پالیسی وزارت تحصیلات عالی در بارۀ تقاعد مورد بازنگری قرار خواهد گرفت و همه امور بطور صریح در آن تعریف خواهد شد تا از هر گونه شک و تردید در ذهن کارمندان و کادر علمی جلوگیری به عمل آید.

طی چندین سال گذشته وزارت تحصیلات عالی مصروف بازنگری و بهبود مقرره ها وطرزالعمل های مربوط به استخدام، تقاعد، وظایف و مسئولیت های استادان، تقویت برنامه های اکادمیک و کیفیت تسهیلات بوده است. این تغییرات مستلزم انواع مصوبات تقنینی و اجرائیوی می باشد.

برنامهء فرعی 2.1

بازنگری و انکشاف نصاب تحصیلی و مواد تحصیلی

انجام یک نیازسنجی ملی که شامل هر دو بخش دولتی و خصوصی شود و با تاکید بر ساینس و تکنالوژی و نیازهای خاص صورت گیرد، یکی از اولویت های ضروری به شمار می آید. لازم است تا این نیاز سنجی ملی پیش از بررسی مشروح اصلاحات نصاب تحصیلی انجام شود. این نیازسنجی در هماهنگی با بخش خصوصی پیرامون نیازهای بازار، کار، صنایع، نیازهای تخنیکی و مسلکی و نیز وزارت های معارف و کار، امور اجتماعی و شهدا و معلولین، انجام خواهد شد.

یک چهارچوب وسیع مورد توافق همه، برای اصلاحات نصاب تحصیلی طرح خواهد شد. این چهارچوب علاوه بر سایر موضوعات، شامل تعداد سال های مورد نیاز برای درجه های لیسانس، ماستری و دکترا بر اساس میکانیسم کریدت خواهد بود. این چهارچوب پس از تکمیل در یک چهارچوب تخصصی ادغام خواهد شد. همچنین، توجه خاصی به ساختار نصاب تحصیلی از طریق مدل های اجباری و اختیاری صورت خواهد گرفت و در بردارندۀ تمام عرصه های اساسی خواهد بود. این امر انعطاف پذیری لازم را به پوهنتون ها جهت معرفی نمودن نکات مورد تاکیدشان در اصلاحات نصاب تعلیمی فراهم می سازد. در نتیجه، در ساختارنصاب تحصیلی بین معیارهای بین المللی با معیارهای منطقوی و نیازهای ملی توازن ایجاد خواهد شد. در دراز مدت اصلاحات نصاب تحصیلی با چهارچوب شایسته سالاری ملی و برنامه ملی انکشاف مهارت ها مرتبط می گردد.

انجام یک نیازسنجی برای تحصیلات عالی به احتمال زیاد منجر به معرفی رشته های نو و نیز رشته های مرتبط و تحصیلات چند رشته ای خواهد شد. موضوعات آتی می تواند شامل این امر باشد: تحصیلات در تجارت، رهبری و مدیریت تعلیمی، مهندسی محیط زیست، رویکردهای صلح آمیز برای حل منازعات، رشته اخلاق وغیره. معرفی دوره های جدید باید بادقت و بتدریج انجام شود، زیرا کیفیت در هر زمانی دغدهء اساسی در تحصیلات عالی می باشد. البته موجودیت تسهیلات و استادان واجد شرایط می تواند شروط تعیین کننده برای معرفی این دوره ها باشد.

شیوه های سنتی آموزشی کنونی که عمدتاً با گرایش به لکچر و سخنرانی می باشد، بازبینی خواهد شد. بیشترین تاکید باید بالای شیوه های تدریس مبتنی بر حل مشکلات، بحث بین استادان و محصلان، انجام کار های تحریری و تحقیقات توسط محصلان در مقطع لیسانس صورت خواهد گرفت. شیوۀ آموزشی جدید، تیوری ها و اصول تدریس جدید، استفاده از تکنالوژی، به مثابۀ راهکار حمایتی معرفی خواهد شد. لازم است تا دوره های آموزشی کوتاه مدت در زمینۀ بهبود روش تدریس ارائه گردد. این امر ممکن است تا با شریک سازی بهترین تجارب و شیوه ها و تدویر کنفرانس های سالانه تکمیل شود، تا طی آنها تدریس به مثابهء یک موضوع اختصاصی، مورد بحث قرار گیرد. لازم به یادآوری است که تحقیقات در مورد روش های پیشرفتهء تدریس، مورد تشویق قرار خواهد گرفت و تفوق در تدریس باید به مثابهء یکی از معیار های اساسی برای ترفیع استادان در نظر گرفته شود.

شیوه های مورد استفاده در ارزیابی و امتحان محصلان، رابطۀ نزدیک با تدریس دارد. بهترین شیوه ها کدام شیوه ها می باشد: سوالات کوتاه، سوالات تشریحی، یا سوالات چند گزینه ای و یا ترکیبی از این شیوه ها؟ آیا شیوه های مورد استفاده به شکل منصفانه و بی طرفانه مورد استفاده قرار می گیرد؟ آیا ترجیحی برای ارزیابی اختصاری در تقابل با ارزیابی مستمر وجود دارد؟ پس از طرح سوالات امتحانی، آیا آنها مصئون می باشد و فاش نمی شود؟آیا هیئات ممتحن خارجی مورد استفاده قرار می گیرد، اگر استفاده می شود، این ممتحنین چگونه انتخاب گردیده و طرزالعمل چگونه است؟ هیچ کدام از این سوال ها به پاسخ هایی مقاله گونه نیاز ندارد. موضوع مهم در این جا آن است که استادان باید بطور دوامدار در مورد هنر تدریس دانش کسب نموده و در راستای بهبودآن و انتقال معلومات اقدام کنند. پس از نهادینه شدن سیستم تضمین کیفیت تدریس، ارزیابی تدریس و امتحانات یکی از نیازهای عمدۀ آن به شمار می آید.

مهارت در زبان انگلیسی، به مثابهء زبان ارتباطات بین المللی و نیز زبان انترنت، بطور روز افزون در حال تبدیل شدن به یکی از مؤلفه های رشد و انکشاف در تحصیلات عالی در افغانستان می باشد. معرفی زبان انگلیسی به حیث زبان خارجی، باید از اوایل دورۀ ابتدائیه مکتب به حیث یک مضمون اساسی آغاز شود. موسسات تحصیلات عالی تشویق میگردند تا فرصت های لازم برای شاگردان، جهت فراگیری زبان انگلیسی در سال اول تحصیل و ادامهء آن در صورتی که زبان انگلیسی را قبلاً فرا نگرفته باشند، فراهم نمایند. استفاده از تکنالوژی پیشرفته یکی از ابزارهای گران بها برای تسهیل فراگیری زبان انگلیسی به شمار می آید. علاوه بر آن تدریس به زبان های دیگر مانند زبان آلمانی، فرانسوی، چینایی وهمچنان جاپانی وغیره نیز تشویق خواهد شد.

وجوه مالی لازم برای تشویق تدوین و نشر کتاب های درسی به زبان های دری و پشتو، بخصوص در عرصه های اولویتی، فراهم خواهد شد تا کیفیت تدریس و آموزش بهبود یابد و زمینهء دسترسی شاگردان به تکنالوژی جدید معلوماتی فراهم گردد. در عین حال، ترجمهء کتاب های درسی و مقاله ها از زبان انگلیسی به دری و پشتو، یکی از چالش های عمده در مقابل اصلاحات نصاب تحصیلی به شمار می آید. بدون داشتن این تسهیلات، برای محصلان و استادان پوهنتون ها امکان ندارد که به انکشافات معاصر، به حیث دانشی که در تمام عرصه ها به مثابۀ اساس تشریح به سرعت در حال رشد است، دست پیدا کنند. این امر یکی از معضلات عمده برای ایجاد یک فرهنگ تحقیق در افغانستان به شمار می آید. از این رو وزارت تحصیلات عالی با همکاری پوهنتون ها، استراتیژی هایی را برای غلبه براین نقیصه بزرگ طرح و تطبیق خواهد نمود. یکی از رویکردهای موثر در این زمینه، بسیج فرهیختگان ودانش اندوخته گان افغانستان است که در حال حاضر مشغول کار در خارج بوده و باید دراین فعالیت سهیم شوند. بخش جالب قضیه در این جاست که لازم نیست آنان به افغانستان سفر کنند، بلکه می توانند ترجمه آثار را در همان جایی که ساکن می باشند، انجام دهند. با ارائهء دستمزد مناسب، کتاب ها و مقاله هایی را که نیاز به ترجمه دارند، می توان به سرعت و پس از این که مشخص و تایید گردیدند، ترجمه کرد. همچنین در پوهنتنون های کنونی ادیبانی وجود دارند که دارای ظرفیت لازم برای انجام ترجمه منابع مورد نظر می باشند. علاوه بر آن، در صورت تصویب، ترجمۀ متون می تواند به عنوان بخشی از کار استادان باشد که برای ترفیع آنها در نظر گرفته می شود.

آموزش محصلان باید از طریق کار در بخش خصوصی، صنایع یا سایر عرصه هایی تکمیل شود که برای کاریابی آینده آنها لازم می باشد. برای این که این آموزش مؤثر واقع شود، باید این روند بطور مناسب سازماندهی شده و از طریق پوهنتون ها و نهاد های بیرونی سرپرستی گردیده و نظریات لازم به محصلین ارائه شود. نظارت و ارزیابی بر آموزش از طریق کار، یکی از ابزاراهای مهم برای کنترول کیفیت می باشد.

به منظور ملکه ساختن حس مسئولیت اجتماعی در میان محصلان، لازم است هر محصل یک پروژۀ مبتنی بر نیاز های محلیرا قبل از فراغت خود تکمیل نماید. این امر می تواند شامل کریدت شود و مرتبط با رشتهء محصل باشد. محصلان می توانند این کار را بطور انفرادی یاآموزش گروهی انجام دهند. مسلماً معلومات حاصله از محل و اجتماع، پوهنتون ها و محصلان برای طرح چنان پروژه هایی ضروری می باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد