صنف های نوبتی:

صنف های نوبتی: لازم است در مورد تعداد شاگردانی که باید به صنف های نوبتی جذب گردند، تصمیم گرفته شود تا مبادا استادان، کارمندان و منابع زیربنای مربوطه، چنان تحت فشار قرار گیرند که کیفیت تحصیلات عالی زیر سوال برود. گسترش ساعات کاری و رخصتی سه ماهه، از جمله موضوعاتی است که باید بالای آن بحث شود. از طریق مدیریت درست، با حفظ مسؤلیت و حقوق استادان می توان استفادۀ هرچه مؤثر تری از تسهیلات پوهنتون ها به عمل آورد و محصلانی که کار می کنند، می توانند به تحصیلات عالی خود ادامه دهند و طبعاً درغیر این صورت، این امر برای آنها امکان پذیر نخواهد بود. همچنین استادانی که می خواهند در شب یا ساعت دیگر تدریس نمایند، از این طریق فرصت های لازم برای آنها فراهم می شود.

· صنف های صبحانه و شبانه: تدویر صنف های تحصیلی در قبل از وقت و بعد از وقت می تواند فرصت های تحصیلی بیشتری را برای بسیاری از محصلان، بخصوص محصلان سالمند و یا کارمند فراهم سازد.

کالج ها: وزارت تحصیلات عالی در راستای تأمین نیازهای انکشافی کشور برای تحصیلات عالی جهت تربیت کارشناسان دارای مهارت های عالی، افراد مسلکی و مدیران لایق، برنامه ی کالج ها را با مشوره با وزارت های معارف، صحت عامه و کار امور اجتماعی فعال خواهد نمود. فارغان این کالج ها می توانند نیازهای رو به افزون کشور را به نیروی کار ماهر تأمین کنند- نیازهایی که فعلاً توسط کارگران خارجی تأمین می شود. کالج ها دوره های آموزشی برای مضامین ساینس، ریاضیات، زبان ها، علوم انسانی، انجینری الکترونیک و میکانیک، تکنالوژی، آموزش های طبی و تکنیسین های لابراتوار، آموزش تجارت و برنامه های لازم برای سایر حرفه های سطح متوسط را ارائه خواهد کرد. این سکتور، ظرفیت جذب تعداد زیادی از محصلین را داشته و آموزش های تخنیکی، حرفوی و تحصیلات سطح پوهنتون را با قیمت مناسب به محصلان– که اکثر آنها به سرعت جذب بازار کار می شوند- ارائه خواهد کرد. در این کالج ها مدرک دیپلوم (AA) برای محصلانی که یکی از برنامه های اکادمیک لازم را پیگیری نموده باشند، اعطا خواهد شد. این انستیتوت ها دارای کیفیت عالی خواهند بود و مورد تایید ادارۀ تأمین اعتبار دهی ملی قرار خواهد گرفت و از همان معیارهایی برخور دار خواهند بود که سایر نهادهای تحصیلات عالی برخوردار می باشند.

با آنکه طی سال های اخیر رشد اقتصاد آهنگ سریعی را در کشور های در حال توسعه و نسبتاً غیر انکشاف یافته وجود داشته است. این بخش در کشورهای مذکور، کوچک و نسبتاً غیر انکشاف یافته باقی مانده است، در حالیکه در کشور های پیشرفته ای مانند ایالات متحده، انگلیستان و استرالیا تعداد محصلان این بخش دو برابر محصلان پوهنتون ها می باشد (در ایالات متحده 12 میلیون محصل در کالج ها مشغول تحصیل می باشند و حدود نیمی از این رقم در پوهنتون ها مشغول تحصیل هستند)، اما در افغانستان، تقریباً 62 هزار محصل مشغول تحصیل در بخش تحصیلات عالی می باشند، در حالیکه زمینهء خوبی برای ایجاد این کالج ها وجود دارد و طی 10 سال آینده این رقم بسیار افزایش خواهد یافت. همچنین، این کالج ها دوره های آموزشی کوتاه مدت، دوره های دیپلوم و تصدیق نامه برای کورس های 1 الی 2 ساله در رشته های تکنالوژیی کمپیوتر، مهارت های دفترداری، کتابداری، مطالعات تجارت، عکاسی، نجاری، نل دوانی، مهارت های الکتریکی، میکانیک های تخصصی موتر، تعمیر تلویزیون و کمپیوتر، توریزم و سایر رشته ها را ارائه می دارند. همچنین این کالج ها مدرک 2 ساله دیپلوم (AA) نیز ارائه می کنند. بنابر این کسانی که در این کالج ها درس می خوانند، نه تنها از چانس کاریابی سریع برخوردار می باشند؛ بلکه برای انکشاف تجارت های کوچک نیز مناسب می باشند. ارتقای ظرفیت افراد بیکار و ایجاد فرصت های شغلی یکی از چالش های عمده در سطح جهان می باشد. این درحالیست که تجارت های کوچک یا عرصه های غیر رسمی تجارت، تقریباً تنها عرصه های مهمی می باشد که از فرصت های رشد کاریابی در بسیاری از کشورهای جهان برخوردار هستند. با درنظرداشت توانایی های بالقوه افغانستان در صنعت توریزم، قالین بافی و سایر صنایع دستی، پروسس محصولات زراعتی و سایر زمینه ها، بازار آماده ای را در این کشور برای فارغ التحصیلان این کالج ها فراهم خواهد ساخت.

با داشتن یک استراتیژی مناسب معطوف بر کیفیت عالی تدریس و بسیج منابع کافی، این بخش دارای توانایی های بالقوۀ زیادی برای جذب و پذیرش بخش عمده ای از فارغ التحصیلان لیسه هایی که واجد شرایط تحصیلات در دورۀ بعد از لیسه تا سال 1393 (2014) باشند، خواهد داشت. این امر، از یک طرف باعث کاهش فشار بر تحصیلات عالی می شود و از جانب دیگر، زمینهء تفکیک بهتری را از طریق عرصه های مهارتی و مسلکی، در زمینهء پذیرش محصلان نسبت به وضعیت کنونی برای پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی امکان پذیر می سازد. در عین حال مهم است تا این موضوع را به حیث بخشی از آموزش عالی در نهادهای تحصیلات عالی در نظر گرفت. این رویکرد در ایالت کالیفرنیای ایالات متحدۀ امریکا در ارتباط با پوهنتون ها، کالج های دولتی و کالج ها محلی، به جای رویکرد سلسله مراتبی که پوهنتون ها در رأس آن قرار دارد، در عمل پیاده شده است. تحصیلات عالی بالای طرح میکانیسم هایی در بین پوهنتون ها و کالج های محلی کار خواهد کرد تا محصلانی که خواستار ورود در پوهنتون ها باشند، بتوانند این کار را به شمول پذیرش کریدت های آنان که برای کورس های اکادمیک در کالج ها سپری کرده اند، انجام دهند. برای شروع این فرآیند وزارت تحصیلات عالی 5 کالج محلی را در طول دوران تطبیق این پلان استراتیژیک تاسیس خواهد نمود که ظرفیت جذب 5000 محصل را تا سال 1393 (2014) داشته باشند.

تحصیلات عالی خصوصی: نیازهای دسترسی به تحصیلات عالی در افغانستان، تنها از طریق نهادهای تحصیلات عالی دولتی امکان پذیر نمی باشد. از این رو، وزارت تحصیلات عالی ایجاد مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی با کیفیت خوب تدریسی، بخصوص نهادهای غیر انتفاعی را تشویق خواهد نمود. بنابراین، زمینه های قانونی ولی تقویت کننده برای انکشاف پوهنتون های خصوصی گسترش خواهد یافت. در همین راستا وزارت تحصیلات عالی مشغول کار و کسب اطمینان از این امر است، تا جواز فعالیت به نهادهای تحصیلات عالی خصوصی به اساس ارائهء مدارک در مورد رعایت حداقل معیارهای کیفی و تقاضاهای اعتبار دهی در آینده صورت میگیرد. وزارت تحصیلات عالی همچنین مشغول طرح پلان هایی برای تشویق و کمک به مؤسسات تحصیلات عالی غیر انتفاعی می باشد. براساس این پلانها، رشد پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی غیر انتفاعی بطور خاص مورد تشویق قرار خواهد گرفت. دولت ارائهء برخی کمک ها را به نهادهای تحصیلات عالی غیر انتفاعی به پاس سهم شایسته شان در انکشاف ملی، در نظر خواهد گرفت. این کمک ها می تواند شامل دادن زمین، وارد کردن بدون مالیات مواد و تجهیزات تحصیلی، دسترسی به کمک هزینهء تحصیلی یا اسکالرشیپ و وجوه تحقیقاتی در عرصه های بسیار مهم باشد. برای حصول اطمینان از کیفیت و عدالت، معیارهای سنجش و اعتباردهی یک سان بر پوهنتون های دولتی و خصوصی اِعمال خواهد شد. نهادهای تحصیلات عالی خصوصی تشویق خواهند گردید تا در محلات، شهر ها و شهرک هایی بجز از کابل ایجاد شوند.

تحصیلات باز و تحصیلات از راه دور: لازم است در آینده، موضوع احتمال تحصیل آزاد و از راه دور را مد نظر قرار داد. البته این امر مستلزم تزریق منابع جهت ایجاد تخصص در راستای تولید مواد تعلیمی با کیفیت و تکنالوژی لازم برای ارائهء چنان آموزشی می باشد. از این رو، ایجاد همکاری با پوهنتون های معتبر آموزش از راه دور، مثلاً پوهنتون های انگلستان، مالیزیا، تایلند و هند، اقدام ضروری برای فعال ساختن چنین نهادهایی می باشد. با در نظرداشت یافته های جدید در مورد برخی از ضعف های برنامه های آموزش از راه دور، باید به موضوعاتی از قبیل درس ”حضوری“ یا ”رو در رو“ از قبیل آنچه که در پوهنتون های آزاد انگلستان یا (یونیسا) در افریقای جنوبی یک امر الزامی به شمار می رود، توجه خاصی مبذول شود. با آنکه آموزش از راه دور فرصت های بی نظیری را برای افرادی که کار تمام وقت دارند، اشخاص دارای معلولیت و زنانی که از اطفال مراقبت می کنند و نمی توانند در پوهنتون های عادی تحصیل نمایند فراهم می سازد؛ ولی لازم است این کار را در ابتدا با ارائه دوره های آزمایشی بادقت آغاز و گام به گام آن را گسترش داد تا زمانی که زمینۀ گسترش همه جانبۀ آن فراهم شود. پوهنتون های آزاد و پوهنتون های که از راه دور آموزش ارائه می کنند، باید در چهارچوب همان کیفیت و اعتبار نامه که سایر نهادهای تحصیلات عالی فعالیت دارند، کار نمایند.

· سیستم کریدت: پس از تکمیل شدن بازنگری نصاب تحصیلی تحصیلات عالی، وزارت تحصیلات عالی با پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی در راستای طرح یک سیستم کریدت، جهت تسهیل قابلیت قیاس درجه های تحصیل، تصدیق نامه ها، دیپلوم ها، انتقال کریدت بین نهادهای تحصیلات عالی، جمع کردن کریدت ها طی سال های تحصیل (این امر اهمیت خاصی برای محصلانی دارد که باید بطور تمام وقت و نیمه وقت کار کنند) و قبول کریدت ها توسط کارفرمایان و پوهنتون های خارج، کار خواهد کرد. حد اقل مجموع کریدت های لازم برای دوره های لیسانس، ماستری و دکترا باید محاسبه شود تا تعداد مجموع کریدت ها در سطح سیستم تحصیلات عالی یکسان باشد. این تلاش جهت انطباق با اقداماتی صورت می گیرد که در حال حاضر در سطح اتحادیهء اروپا از طریق روند بلونا ( (Bologna Process در بسیاری از کشورهای آسیایی و افریقایی در جریان است. همچنین از تطبیق این فرایند در ایالات متحدۀ امریکا و کانادا چندین دهه گذشته است. باید توجه داشت که اتخاذ دقیق سیستم کریدت تحصیلات عالی افغانستان را باسایر کشورهای جهان در یک مسیر قرار خواهد داد. لازم است این روند به گونه ای انجام شود که تنها ترجمه ای از کورس های ارائه شده نباشد؛ بلکه با بازنگری نصاب تحصیلی که در حال حاضر در جریان است، همخوانی داشته باشد، تا سبب بهبود کیفیت و ارتباط موضوع شده و نیز با مساعی وزارت تحصیلات عالی، که در راستای بهبود کیفیت و بهبود سنجش کیفیت صورت می گیرد، سازگاری داشته باشد.

برنامهء فرعی 3.2

امتحان کانکور

اخذ امتحان کانکور وظیفۀ وزارت تحصیلات عالی می باشد. این امتحان به مثابهء ابزاری برای سنجش سطح دانش فارغان مکاتب دورۀ ثانوی به شمار می آید. در عین حال اخذ امتحان کانکور یکی از وظایفی است که به زمان و منابع نیاز دارد. در وزارت تحصیلات عالی، ریاست مشخصی مسئولیت تعیین زمان و ادارۀ امتحان کانکور را به عهده دارد. وزارت مکلف است تا از شفافیت، رعایت انصاف و برابری در پذیرفته شدن شاگردانی که بهترین آمادگی را داشته و شاگردانی که توانایی بالقوه برای ادامه تحصیل در پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی را داشته باشند اطمینان حاصل نماید. البته نگرانی هایی در مورد ضعف امتحان کانکور پیرامون شاگردان مستعد در عرصهء علوم بشری وجود دارد. در همین راستا، وزارت تحصیلات عالی کمیته ای را با هدف بازنگری امتحان کانکور در بخش علوم بشری ایجاد نموده است، تا اطمینان حاصل شود که شاگردان مستعد به دلیل اخذ نمرۀ کم در مضامین ساینس و ریاضیات از ورود به پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی محروم نشوند. همچنین توزیع شاگردان در رشته های مختلف با در نظرداشت نیازهای ملی صورت خواهد گرفت. در همین راستا کامپیوتری ساختن سیستم، سبب اطمینان بخشیدن از مؤثریت آن می شود. علاوه برآن، وزارت تحصیلات عالی نتایج امتحان کانکور را از طریق انترنت نشر خواهد نمود که این امر سبب جلوگیری از تلاش در ایجاد تغییرات در نتایج امتحان کانکور، یا تحت فشار قرار دادن مسئولین وزارت تحصیلات عالی برای تبدیلی و یا لغو تبدیلی محصلان، می گردد.

در نظام پیشرفته پوهنتونی داشتن فارغ التحصیلان به اساس لیاقت و رقابت از لیسه ها، سپری نمودن امتحان لیسه برای ورود به پوهنتون کفایت می کند. مزید برآن، در زمان طولانی، این موضوع به حیث امری که در اکثرکشور ها رایج است باید جزء وظایف پوهنتون ها باشد. ولی با در نظرداشت شرایط موجود در کشور، چنین امری امکان پذیر به نظر نمی رسد. بنابراین، در حالی که وزارت تحصیلات عالی به این وظیفه، حداقل طی پنج سال آینده ادامه خواهد داد، طرح های لازم در مورد تفویض این اختیار به پوهنتون ها در میان مدت و دراز مدت، مورد بحث قرار خواهد گرفت. این عمل، سبب برداشته شدن بار سنگین مدیریت این روند، می گردد و درنتیجه وزارت فرصت آن را خواهد داشت تا برروی جنبه های عمدۀ وظایف خود- ارائۀ رهبری، دیدگاه، بسیج منابع، تقویت روابط بین المللی و سایر جنبه های مهم دیگر تمرکز نماید.

بـرنــامـهء فـرعـی 4.2

اعتبار دهی و تضمین کیفیت

برای انکشاف سیستم تحصیلات عالی با کیفیت، ایجاد یک ادارۀ موثر ملی برای اعتبار دهی و تضمین کیفیت تحصیلات عالی بسیار مهم به شمار می آید. این اداره برروند اعتبار دهی مراقبت می نماید که تعریف آن چنین آمده است: ”اعتبار دهی و تضمین کیفیت در تحصیلات عالی، عبارت از فرایندی است که توسط یک نهاد بیرونی با صلاحیت، برای بررسی کالج ها، پوهنتون ها و برنامه های تحصیلات عالی در راستای تضمین کیفیت و تقویت کیفیت صورت می گیرد و در صورتی که نتایج آن موفقیت آمیز باشد، به برنامه یا نهاد مربوطه اعتبار داده می شود.“ نهادهای تحصیلات عالی مکلف می باشند هر پنج سال اعاده ی اعتبار کنند.

این نهاد اعتباردهی، تسهیلات لازم را برای طرح معیارهای کیفیت تحصیلات عالی فراهم می آورد، بهبود کیفیت را تشویق، بر کیفیت بطور مستمر نظارت و از تأمین حداقل معیارها توسط نهادهای تحصیلات عالی اطمینان حاصل می نماید. همچنین این اداره اطمینان حاصل می کند که نهادهای تحصیلات عالی، براساس نیازهای افغانستان خدمات را عرضه نموده و شرایط کیفیتی مورد نیاز کشور ما را تأمین می کنند. علاوه براین، نهاد مذکور اطمینان حاصل می نماید که مردم توسط دیپلوم های جعلی و نهادهای ارائه کنندۀ تحصیلات فاقد کیفیت، فریب داده نمی شوند. شایان تذکر است که، بر ایجاد سیستم اعتبار دهی تحصیلات عالی در چهارچوب وزارت تحصیلات عالی در استراتیژی انکشاف ملی افغانستان نیز تاکید شده است.

پس از تصویب روند رسمی اعتباردهی به حیث بخشی از قانون تحصیلات عالی، ادارۀ اعتبار دهی بطور رسمی تأسیس خواهد شد. وزارت تحصیلات عالی با نهادهای تحصیلات عالی در راستای ایجاد معیارهای کلی و همه جانبه برای اعتبار دهی کار خواهد کرد. این امر برشالودۀ معیارهای ارزیابی که توسط وزارت تحصیلات عالی در ماه اسد 1388 (جون 2009) برای ارزیابی نهادها طراحی شده است، استوار می باشد. از این طریق، میکانیسم های لازم برای ارزیابی رسمی وضعیت نهادهای تحصیلات عالی، فراهم خواهد شد، تا از کیفیت تحصیلات عالی با هدف دستیابی به معیارهای بین المللی برای تسریع انکشاف ملی، بهبود رفاه مردم و حصول اطمینان از این که فارغ التحصیلان نهادهای تحصیلات عالی می توانند نیازهای ملی را بر آورده سازند و درعین حال دارای توانایی رقابت در سطح بین المللی نیز باشند، اطمینان حاصل شود. در دراز مدت، فرایند اعتبار دهی در چهارچوب شرایط ملی و برنامهء ملی انکشاف مهارت ها تنظیم خواهد شد.

تمام نهادهای تحصیلات عالی و خصوصی باید اعتبار لازم را از طریق این روند کسب نمایند. این روند در طی پنج سال اول داوطلبانه خواهد بود، ولی تمام نهادهای تحصیلات عالی باید نامزدی برای شمولیت به اعتباردهی را تا ختم این دوره کسب نمایند و یاتحت اختیار نهادی قرار داده خواهند شد که چنین موقفی را کسب کرده باشد. هدف وزارت تحصیلات عالی تأمین معیارهای کیفیت در نهادهای تحصیلات عالی دولتی و خصوصی در سطح حد اقل می باشد، تا این نهادها مسدود نگردند. اما نهادهایی که معیارهای کیفیتی شان از سطح حداقل هم پایین تر باشد، یا مسدود می گردند و یا تحت کنترول یک نهاد معتبر دیگر قرار داده می شوند. البته این امر پس از بازدید توسط گروپی از بررسی کنندگان (peer reviwers ) از نهاد مربوطه صورت می گیرد، زیرا اگر نتیجهء گزارش آنها منفی باشد (عدم نامزدی برای اعتباردهی) و این گزارش مورد پذیرش ادارۀ اعتبار دهی قرار بگیرد، آنگاه تصمیم فوق صورت خواهد گرفت. هیئات اگر احساس نماید که نهاد مربوطه می تواند این مشکل را بزودی حل نماید، حداکثر شش ماه به آن فرصت داده می شود تا نشان دهد که می تواند کیفیت مورد نیاز را حاصل نماید.

تمرکز وزارت تحصیلات عالی بر تأمین اعتبار نهاد تحصیلات عالی خواهد بود، نه برنامهء آن. تعداد معدودی از برنامه ها ( که از ده برنامه بیشتر نباشد) برای اعتباردهی در حرفه های مانند تربیه معلم، علوم کمپیوتر و انجینیری تحت نظر وزارت تحصیلات عالی مورد تدقیق و بررسی قرار خواهد گرفت. در عین حال، فرایند تأمین کیفیت در پوهنحی های تعلیم و تربیه در حال حاضر در جریان می باشد.

ادارۀ تأمین کیفیت در چهارچوب وزارت تحصیلات عالی فعالیت خواهد نمود که بودجه آن نیز توسط این وزارت تأمین می گردد و تحت رهبری معینیت تدریسی کار خواهد نمود. این اداره تا حد زیادی در چهارچوب وزارت تحصیلات عالی دارای استقلال عمل خواهد بود و پس از این که کاملاً نهادینه گردید (طی پنج الی شش سال) بطور کامل به یک نهاد مستقل و دارای بودجهء مستقل تبدیل خواهد شد. هیئات رهبری این اداره شامل هفت الی نه نفر علمی خواهد بود که به تقوی علمی و انصاف در بین مردم مشهور بوده و به مثابهء متخصصین سرشناس در رشته های خود شناخته شده باشند. این اشخاص از میان نامزدان نهادهای تحصیلات عالی دولتی و خصوصی که از میان اشخاص سرشناس اکادمیک و مسلکی نامزد شده باشند، انتخاب خواهند شد. در این راستا کمیتۀ گزینش، برترین نامزدان را شناسایی خواهد نمود. در نهایت، وزیر تحصیلات عالی از میان نامزدان معرفی شده افراد واجد شرایط را منظور خواهد نمود و یا طبق احکام قانون، این منظوری صورت خواهد گرفت. مدت خدمت اعضای هیئات رهبری این اداره پنج سال می باشد و آنها می توانند خود را برای یک دورۀ پنج سالهء دیگر نیز کاندید نمایند.

این هیئات، مسئولیت بررسی اجراآت، فرایند تأمین اعتبار و بازبینی پیشنهاد ها و توصیه های تیم بررسی هم گروپی، در مورد چگونگی کاندید شدن نهاد ها برای اعتبار دهی و یا رد معرفی برای کاندی شدن را به عهده خواهد داشت. این هیئات در مورد تفویض اعتبار، رد تفویض اعتبار و یا تفویض دورهء آزمایشی اعتبار (در صورتی که نهاد قبلاً اعتبار حاصل نموده باشد)، تصمیم گیری می کند.

کارمندان این هیئات شامل رئیس هیئات می باشد که مسئولیت نظارت بر روند تضمین کیفیت را به عهده دارد و می تواند عضویت هیئات را نیز داشته باشد، و لی حق رای دهی در آن را ندارد. سایر کارمندان این هیئات، شامل کارشناسان بخش اعتبار دهی موسساتی و اعتبار دهی برنامه ای می باشند.

این اداره مسئول انتخاب بررسی کنندگان، از میان اشخاص اکادمیک و مسلکی، که توسط پوهنتون ها، نهادهای تحصیلات عالی و انجمن های مسلکی معرفی می شوند می باشد. ادارۀ تضمین کیفیت، مسئولیت آموزش، انتخاب بررسی کنندگان برای بازدیدهای ساحوی و ارزیابی نتایج بازدید آن ها را به عهده دارد.

این هیئات سالانه حداقل چهار بار تشکیل جلسه می دهد، و دارای یک بخش اجرایی در وزارت تحصیلات عالی خواهد بود که مسئولیت تسهیل روند تأمین اعتبار دهی و تضمین کیفیت را به عهده خواهد داشت. چنین واحدی کوچک، مؤثر و بعید از بیوروکراسی بوده و دارای حد اکثر پانزده کارمند اداری با رئیس خواهد بود. این هیئات، جزئیات اعتبار دهی و تضمین کیفیت را از طریق یک فرایند تکرار پذیر، با همکاری پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی و با در نظرداشت بهترین شیوه های بین المللی طرح خواهد نمود. فرایند تضمین کیفیت به حیث یک اصل محوری در تحصیلات عالی دقیق و شدید خواهد بود، ولی به استقلال عمل پوهنتون ها احترام خواهد گذاشت. وزارت تحصیلات عالی امیدوار است تعدادی از بررسی کنندگان بین المللی را از منطقه و فرا منطقه در این بورد (در صورت فراهم بودن وجوه مالی) استخدام نماید، تا از این طریق هرچه بیشتر بر تجربه و اعتبار سیستم و نیز همخوانی بین المللی و تحرک لازم در فعالیت آن افزوده شود. برای نیل به این هدف، تقدیر از نکات قوی نهادهای تحصیلات عالی و شناسایی نکات ضعیف آنها و ارائه مشوره های اصلاحی از اهمیت اساسی برخوردار است. یک دورهء پنج ساله اعتباردهی، به گونه ای طرح ریزی خواهد شد که در آن، به دفعات اعتبار دهی باید صورت بگیرد. اما این اداره، در صورتی که معلومات موثق بدست آورد که نهاد مربوطه معیارهای تعیین شده را دیگر نمی تواند تأمین کند، می تواند بررسی خود را زودتر از وقت مقرر انجام دهد.

ادامه مطلب ...

زیربنا، آموزش و تدریس

برنامهء فرعی 3.1

زیربنا، آموزش و تدریس

لازم است تا ساختارهای کنونی به شمول صنوف درسی، لابراتوارها، ادارات، کتابخانه ها به منظور کارآیی و ایجاد محیط مساعد برای محصلان تجهیز و ترمیم شوند.

پلانگذاری برای اعمار تسهیلات جدید یکی از اولویت های ضروری برای وزارت تحصیلات عالی می باشد. برای انجام انجام آن لازم است تا معیار هایی وضع گردد تا از طریق آن فضای مناسب و لازم برای هر موسسه تحصیلات عالی فراهم شود. این امر علاوه بر سایر عوامل باید بر مبنای تعداد محصلان، نیازهای تدریسی (لابراتوار ها، تسهیلات کاری، فارم های تطبیقاتی) تسهیلات برای تحصیلات فوق لیسانس، کتابخانه ها و تسهیلات تکنالوژی معلوماتی استوار باشد. با توجه به این امر، ایجاد پوهنتون های جدید دولتی اساساً مطمح توجه نخواهد بود و از این رو منابع محدود بطور غیر ضروری استفاده نشده و بطور مؤثرتری در اختیار پوهنتون های موجود قرار داده خواهد شود.

اسکان محصلان در لیلیه ها،از یک طرف قیمت بوده واز جانب دیگر مسئله مستمر است. برای حل این مشکل، پوهنتون ها باید تمام تلاش خود را به کار ببرند تا هزینه خدمات و برنامه های غیر اکادمیک را کاهش دهند. برای این که نسبت به محصلان غیر ساکن در لیلیه ها بی انصافی نشده باشد، برای عرضهء چنان خدمات فیس وضع خواهد شد به محصلان کم در آمد کمک هزین تحصیلی یا قرضه اعطاء خواهد شد. لیلیه های موجود و لیلیه هایی که جدیداً ساخته می شود، باید با معیارهای لازم مطابقت داشته باشند تا برای محصلان تسهیلات مطالعاتی و سرگرمی در آن ها فراهم شده باشد. علاوه بر آن، لازم است برای اشخاص دارای معلولیت، تسهیلات مخصوص دسترسی به اماکن طرح گردد. در عین حال خصوصی سازی لیلیه ها با کمک هزینه های جزئی پوهنتون ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به منظور افزایش فرصت ها ی لازم برای محصلان اناث، آنان در داشتن خوابگاه در پوهنتون و برخورداری از تسهیلات کافی برای تأمین رفاه شان، در اولویت قرار داده خواهند شد.

تسهیلات تفریحی از قبیل کافتریا، صالون استراحت و تسهیلات ورزشی باید برای محصلان و استادان فراهم شود. در همین راستا باید تسهیلات کافی به منظور عرضهء خدمات برای محصلان از قبیل مشوره دهی و سهولت های کار یابی برای آنان فراهم شود. صحن پوهنتون ها باید مصئون بوده و در آن درختچه ها، درختان و گل هایی کشت شود که مناسب با شرایط آب و هوای افغانستان بوده و به آب زیاد نیاز نداشته و برای استفاده منصوبین و محصلان در اوقات تفریح مناسب باشد.

برنامهء فرعی 4.1

تحقیقات و تحصیلات فوق لیسانس

در حال حاضر استفاده از نتایج تحقیقات در سیستم تحصیلات عالی افغانستان بسیار اندک است و کیفیت آن نیز غیر متجانس می باشد. تولید، پیشرفت، حراست و اشاعهء دانش، جزء وظایف اساسی پوهنتون ها به شمار می آید. تحقیق تدریس را تقویه نموده و یکی از اجزای مهم تحصیلات عالی در دوره های فوق لیسانس به شمار می آید.

در روش تحقیقات پیشرفته تغییرات بنیادی رونما شده است و امروز این امر نه تنها در پوهنتون ها، بلکه در لابراتوارهای صنعتی، واحدهای تحقیقاتی مستقل خصوصی، شوراها و مؤسسات غیر دولتی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. علاوه بر آن، تحقیقات کنونی را می توان بطور مشخص به مرحله های ابتدایی – تحقیقات اساسی، تحقیقات کاربردی، تحقیقات هنری، ترکیب دانش موجوده ، تحقیقات اجتماعی و استراتیژیک، دسته بندی کرد. ترجمه های معتبر از مواد دریسی اساسی، باید همچنان به مثابهء بازده استادان به حساب آید.

افغانستان با چالش های خطیر و متعددی در راستای انکشاف و حرکت در مسیری که منجر به انکشاف پایدار، محو فقر و ارائهء تسهیلات زندگی بهتر به تمام شهروندان آن شود، مواجه می باشد. مهمترین این چالش ها عبارتند از: اعادۀ کیفیت عالی به پوهنتون های افغانستان، به شمول ارتقای درجهء ماستری به 60 فیصد در پنج سال آینده و ارتقای فیصدی استادان دارای دکترا حداقل به 20 فیصد؛ کمک به آوردن امنیت در کشور، سرعت بخشیدن به آهنگ انکشاف پایدار، تقویت حکومت دموکراتیک از طریق ایجاد فرهنگ بردباری و احترام گذاردن به کثرت فرهنگی. همان طوری که ملاحظه می گردد، حل هریک از چالش های متذکره یک امر پیچیده، زمان گیر و نیازمند منابع مختلف می باشد و انجام تحقیقات، بخصوص تحقیقات کاربردی می تواند یک امر هدفمند در راستای نیل به اهداف فوق باشد.

با آن که هم منابع و هم کادر علمی ورزیده در حال حاضر بسیار محدود می باشد، در این پلان استراتیژیک پلانی گنجانیده شده است که می تواند در آینده نیز فرهنگ تحقیق را در کشور ایجاد نماید تا از طریق آن بتوان کادر علمی را آموزش داد و زیر بناهای لازم را برای انکشاف تحقیقات در نظام تحصیلات عالی کشور فراهم ساخت. در نتیجه، در پنج سال آینده تحصیلات عالی با داشتن 140 تن استاد با سطح دکترا و 775 تن استاد با سطح ماستری، توان انجام تحقیقات بیشتری را نسبت به اکنون خواهد داشت. همچنین، بخشی از مشکل موجوده را عدم تخصیص بودجه برای انجام تحقیقات تشکیل میدهد. از این رو، در سال اول تطبیق این پلان، وجوه مالی و تشویق های لازم بطور رقابتی از طریق وزارت تحصیلات عالی برای انجام تحقیقات با اولویت دادن به پروژه های تحقیقات کاربردی مرتبط با نیازهای کشور، در اختیار محققان قرار داده خواهد شد. لازم است، تا نهادهای تحصیلات عالی، واحدی را تحت نام ادارهء تحقیق برای مدیریت امور تحقیقاتی و آگاهی استادان از فرصت های مالی که در سطح ملی و بین المللی توسط تمویل کنندگان ارائه می گردد، برای کمک به طرح پیشنهادهای جذب وجوه مالی و کمک به اعضای کادر علمی ایجاد نمایند.

منابع مالی برای تحقیقات با توجه به محدود بودن منابع، لازم است تامنابع مالی برای تحقیقات به تحقیقاتی متمرکز گردد که ظرفیت انجام آنها در کشور وجود داشته باشد. انتظار می رود، تا پوهنتون های جامع که تعداد آنها از پنج الی شش پوهنتون تجاوز نخواهد کرد، مسئولیت امور تحقیقاتی را به عهده داشته باشند. در عین حال، دسترسی به وجوه تحقیقاتی برای تمام اعضای کادر علمی بطور رقابتی و برمبنای اصول شایسته سالاری و ارتباط طرح های شان با تحقیقات مورد نظر فراهم میگردد. انتظار می رود تمام اعضای کادر علمی برای ترفیعات خویش، مکلف به انجام تحقیق شوند. همچنان لازمهء ترفیع، تدریس خوب و ارائهء خدمات مربوطه، تولید مقالات علمی در عرصه های مربوطه، یا تولید مواد تدریسی دارای کیفیت عالی خواهد بود. تمام پوهنتون ها باید تلاش نمایند تا به پوهنتون ها و نهادهای باکیفیتی تبدیل شوند که توان فراغت فارغ التحصیلان قابل استخدام برای اقتصاد و خدمات کشور را داشته و خدمات با کیفیت را به جامعه و مردم افغانستان ارائه نمایند.

همکاری برای ایجاد و انکشاف تشبثات تحقیقاتی یک ضرورت مهم می باشد. از این رو، همکاری های موجود باید حفظ و راه های همکاری های جدید با صنایع داخلی، پوهنتون های منطقوی و بین المللی و انستیتوت های تحقیقاتی جستجو شود. وزارت تحصیلات عالی رهبری این امر را به عهده داشته و تسهیلات انکشافی لازم را برای انجام این مأمول فراهم خواهد ساخت.

تحصیلات فوق لیسانس

با در نظرداشت تعداد معدود استادانی که دارای درجهء دکترا می باشند، گسترش تحصیلات ماستری و افزایش برنامه های درجهء دکترا باید بطور تدریجی و با ملاحظهء فراهم بودن تعداد استادان دارای دکترا، صورت گیرد، تا آنها مسئولیت استادی، رهنمایی و ارائهء مشوره در خصوص پایان نامه محصلان را به عهده داشته باشند. برنامه های آموزش با کیفیت مقاطع ماستری و دکترا، مستلزم تحقیقات با کیفیت می باشد. در کوتاه مدت، توجه بیشتر بر طرح برنامه های اضافی با کیفیت عالی در مقاطع ماستری بخصوص در فزیک و علوم طبیعی، تکنالوژی، تجارت و علوم اجتماعی صورت خواهد گرفت. این امر مشروط به داشتن تعداد کافی استادان دارای دکترا می باشد، که در عرصهء تحقیق هم فعال باشند. تقدیم محصلان مجهز به دانش در مقاطع ماستری و دکترا بدون نهادینه ساختن فرهنگ تحقیق در محیط پوهنتون ها و نهادهای تحقیقاتی جامع و نیز بدون داشتن کارمندان واجد شرایط، امکان پذیر نمی باشد. برای نیل به این مقصد، وزارت تحصیلات عالی تمام تلاش خود را برای اعزام استادان بیشتر به خارج برای سپری نمودن دوره های تحصیلی لازم برای اخذ مدارج ماستری و دکترا، به کار خواهد بست. وزارت تحصیلات عالی بر این امر واقف است که ادامهء این روند در دراز مدت امکان پذیر نمی باشد، زیرا هزینهء متوسط برای هر محصلی که درخارج دکترا اخذ می کند، تقریباً به 200.000 دالر امریکائی می ر سد. در این زمینه، وزارت تحصیلات عالی بالای انکشاف روابط ویژه با نهادهای برجستهء خارجی ( نظیر تسهیلات معینی که افریقای جنوبی برای اعضای جامعهء انکشافی افریقای جنوبی ارائه می دارد) کار خواهد کرد که از طریق آن می توان هزینهء تحصیلی را تا ده برابر کاهش داد. انکشاف ساینس و تکنالوژی

برنامه ی تحقیقاتی و شیوه های تحقیق در تحصیلات عالی باید در بردارنده و متمرکز بر ساینس و تکنالوژی به مثابۀ سنگ زیر بنای انکشاف باشد. متعلمان باید تشویق شوند تا در دوره ثانوی توجه شان را بر ریاضیات و ساینس متمرکز بسازند، تا از این طریق آمادگی بهتر برای کارهای پیشرفته در مقطع تحصیلات عالی داشته باشند. لازم است تا انکشاف دراز مدت هرچه بیشتر بر اساس تکنالوژی صورت بگیرد و تحصیلات عالی باید هرچه بیشتر از نزدیک با بخش خصوصی، بطور استراتیژیک در راستای بهره مند شدن از منافع انکشاف های تکنالوژیکی کار نماید. علاوه بر آن، علوم اجتماعی باید در پوهنتون های کشور رشد داده شود تا زمینۀ تحلیل جامع پالیسی هایی را که لازمهء انکشاف مؤثر می باشد، فراهم نماید.

بـرنـــامـهء دوم

رهبری و ادارۀ یک سیستم منسجم و هماهنگ تحصیلات عالی به شمول پوهنتون ها، انستیتوت ها و کالج ها به منظور ارائه تحصیلات عالی با کیفیت.

برنـامـــهء فـرعـی 1.2

مدیریت/نظام وزارت تحصیلات عالی

در اغلب کشور ها، تحصیلات عالی یکی از بخش های مهم وزارت معارف است که تمام جنبه های تعلیم و تربیه را پوشش می دهد. از این لحاظ کشور افغانستان خوشبخت است که دارای وزارت خاصی برای این امر است که در رأس آن مقام وزارت قرار داشته و دو معین، رؤسا و آمرین و کارمندان مربوطه به وی در انجام امور مربوطه یاری می رسانند. پس از انفاذ این پلان استراتیژیک، وزارت تحصیلات عالی، تشکیل خود را مطابق به نیازهای ملی تنظیم خواهد ساخت. برای مثال، ممکن است یک آمر برای هر دو برنامۀ فوق مقرر شود و کارمندان لازم برای ادارۀ هریک از برنامه های فرعی مقرر شوند. تمام این کارمندان به معینان و مقام وزارت حسابده می باشند. لازم است تا مدیران رده بالا دارای تحصیلات اکادمیک بوده و از وظایف پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی درک و شناخت لازم داشته باشند. در همین ارتباط آموزش های دوامدار برای کارمندان وزارت، از طریق کورس های کوتاه مدت ارائه خواهد شد و بازدیدهای متقابل از وزارت ها و پوهنتون های موفق در این زمینه بسیار سودمند و موثر خواهد بود.

رهبری

برخلاف مدیریت که بیشتر معطوف به چگونگی عرضه خدمات، اهداف، مؤثریت و صلاحیت ها در زمان حال می باشد، رهبری معطوف به آیندهءانکشاف، سمت دهی، هدفمندی و دیدگاه سازی و ابتکار بوده و متمرکز بر موضوعات بیرونی، تسهیل، تقویت، انجام امور به نحو شایسته، افزایش فوریت، ایجاد تیم رهبری و ایجاد تغییرات پایدار می باشد. یک رهبر باید فردی اندیشمند و دارای دیدگاه تشبثاتی باشد تا بتواند آینده را پیش بینی نموده و آن را منعکس سازد و چگونگی شکل دهی وزارت یا نهاد مربوطه را توسط نیروهای داخلی و بیرونی حدس بزند. بنابر این، وزارت تحصیلات عالی، با همکاری وزارت های معارف، صحت عامه و کار و امور ا جتماعی، نقش خطیر رهبری را در ارائه دیدگاه، سمت دهی وقف تحصیلات عالی، که باید در حوزۀ وسیع انکشافی در سطح افغانستان، منطقه و جهان خود را تثبیت نماید، ایفاء می کند.

کنترول و هماهنگی

گرایش معقول در روابط بین وزارت تحصیلات عالی و پوهنتون ها عبارت از فاصله گرفتن از کنترول و به جای آن ایجاد هماهنگی و رهبری و درعین حال تراکم زدایی امور علمی می باشد. این امر موافق با مفهوم استقلال اداری و یافته هایی می باشد که نشان می دهد کیفیت تحصیلی و خلاقیت در جایی افزایش می یابد که نهادها نهاد های تحصیلی استقلال عمل، انعطاف پذیری، روابط معقول و تشویق های لازم برای ابتکار و توانائی استفاده از فرصت هایی را دارند که در یک محیط به سرعت در حال تغییر برای آنان فراهم می شود. بدین ترتیب، وزارت تحصیلات عالی و پوهنتون ها به نوبهء خود دارای مجموعه وظایف و نقش های مشخصی خواهند بود و روابط داخلی آنها به گونه ای تنظیم خواهد شد که انجام نقش های مربوطه آنان منجر به شکل گیری یک سیستم تحصیلات عالی سازگار و فعال گردد به گونهء یک ”نظام مشارکتی“ خواهد بود. در گسترۀ وسیع تر، وزارت تحصیلات عالی مسئولیت نظارت را خواهد داشت، درحالیکه پوهنتون ها مسئول امور اکادمیک شان به شمول تدریس، تحقیق و ارائهء خدمات تحصیلی می باشند. همچنین، در بقیهء برنامه های فرعی، وظایف وزارت تحصیلات عالی و پوهنتون ها مشخص و تفکیک خواهند شد.

وزارت تحصیلات عالی در این جریان برای تجدید تشکیلات وزارت در راستای معقول سازی و تظیم بهتر دیوان سالاری (بیوروکراسی)، جهت کوتاه نمودن مراحل اجرائیوی و افزایش مؤثریت اقدامات به عمل خواهد آورد. این وزارت، توجه خاصی را به انکشاف منابع بشری اداری، هماهنگی، بهبود، شایستگی های تخنیکی، مهارت های منابع بشری و ایجاد فرهنگ خدمت گزاری مبذول خواهد داشت. غرض تأمین مساوات جنسی وزارت تحصیلات عالی در تشکیل خویش مدیریت جندر را تأسیس نموده است. همچنین، این وزارت بخش تحقیقات را در تشکیل خویش شامل خواهد ساخت تا از این طریق، امور تحقیق در تحصیلات عالی و بخصوص در پوهنتون های جامع را تشویق، تسهیل و تسریع نماید. وزارت تحصیلات عالی متعهد به تلفیق تدریس و تحقیق در تحصیلات عالی به مثابۀ بهترین شیوۀ رشد کیفیت عالی تدریس و برتری در تحقیقات می باشد.

هیئات امناء و یا شورا، معمولاً بین وزارت تحصیلات عالی و پوهنتون ها میانجی می کند. چنین هیئات و یا شورا بر اجراآت وسیع پوهنتون ها، تقرر رؤسای پوهنتونها و مهمتر از آن حصول اطمینان از پیروی دقیق آنها از اصول اداری امور مالی نظارت می نماید. این شورا یا هیئت ها امناء، یک نهاد مستقل بوده و اعضای آن ترکیبی می باشد که بیشتر آنها از افراد بیرون از پوهنتون ها انتخاب می شوند. بطور نمونه ترکیب اعضای هیئات امنای مذکور طوری خواهد بود که وزیر تحصیلات عالی چندین تن آنها را مقرر می نماید و سایر اعضای آن از میان تجار، صنعتگران، و سکتورهای ، نهادهای مسلکی دولتی محلی و منطقوی انتخاب می شوند. وزیر، معینان وزارت، و نمانیدگان شورا های علمی کارمندان و محصلین از وزارت نمایندگی می کنند. مجموع اعضای این هیئت امناء متفاوت بوده و بین 10 الی 30 نفر بوده میتواند. نکتهء مهم این است که اعضای هیئات امناء برمبنای دانش و آگاهی از موضوعات پوهنتون ها برگزیده می شوند و از جمله اشخاص سرشناس و با نفوذ جامعه می باشند. با آن که آنها میتوانند توسط سکتورهای مختلف مربوطه انتخاب گردند، ولی کرسی این شورا را برمبنای ظرفیت فردی خود اشغال نموده و علایق و منافع پوهنتون ها را بر سایر علایق ترجیح می دهند. از آنجاییکه این نوع نظام مدیریتی در افغانستان جدید خواهد بود، بناً این روند با تعداد محدود هیئات امناء یا شورا بطور آزمایشی به حیث نهاد مشورتی آغاز به کار خواهد کرد. پس از آن، با استفاده از تجارب و درس های آموخته شده، به آنها می توان مسئولیت های بیشتری را قبل از آن که به شوراهای کاملاً نظارتی بر اجراآت پوهنتون ها مبدل شوند، سپرد.

هماهنگی تمویل کننده گان

به منظور حصول اطمینان از انسجام بین پروژه هایی که تمویل کننده گان تطبیق می کنند و اهداف وزارت تحصیلات عالی، مسئلۀ ایجاد هماهنگی تمویل کنندگان و تسهیل آن تشویق می گردد. باید خاطر نشان ساخت که نبود هماهنگی میان تمویل کنندگان، در موارد زیاد سبب تکرار عمل طی دههء گذشته شده است. با توجه به منابع اندک، مهم است که چنان مشکلاتی را محدود و تا حد توان از میان برداشت. بنابر آن، پلان استراتیژیک وزارت تحصیلات عالی شامل پیشنهادهایی برای ایجاد هماهنگی مؤثر میان تمویل کنندگان، به شمول پیشنهاد تدویر جلسات بین تمویل کنندگان و مقامات عالی رتبهء وزارت تحصیلات عالی براساس ربع وار می باشد که در رأس آن مقام وزارت یا معین تدریسی وزارت قرار خواهد داشت. چنان جلساتی باید شامل ارائۀ گزارش تمام موسسات تمویل کننده پیرامون وضعیت فعلی پروژه های مربوط به تحصیلات عالی باشد. این پروژه ها شامل پروژه های تایید شده و عرصه هایی می باشد که آنها ”درخواست برای طرح پیشنهادی“ و RFP یا پیدانمودن فرصت های جدید برای پروژه های جدید را داده اند. ما باورداریم که تبادلهء معلومات، نه تنها بین وزارت و هریک از موسسات تمویل کننده حایز اهمیت می باشد؛ بلکه تبادلهء منظم معلومات، بین موسسات تمویل کننده و وزارت نیز حایز اهمیت می باشد.

سازمان های دیگر

ایجاد نهادهای دیگر طی گذشت زمان: تاسیس انجمن رؤسای پوهنتون ها، انجمن رؤسای موسسات تحصیلات عالی خصوصی، انجمن استادان پوهنتون ها، انجمن کارمندان پوهنتون ها؛ تشکیل انجمن محصلان که زمینهء بستر سازی و تسهیل گفتگو ها، درک و ایفای نقشی سازنده در انکشاف تحصیلات عالی افغانستان را فراهم کنند.

استقلال عمل

سابقهء مفهوم استقلال عمل پوهنتون ها به زمان قرون وسطی برمی گردد، در حالیکه تضمین آن طبق اصول در قرن نوزده میلادی صورت گرفت. چهار اصل اساسی تشکیل دهندۀ عناصر آزادی اکادمیک عبارتند از: چه کسی درس بدهد، چه چیزی تدریس شود، چگونه تدریس شود، چه کسی اجازهء تحصیل داشته باشد. لازم است تا تفاوت ها و نیز روابط داخلی بین آزادی اکادمیک، استقلال نهادی و حسابدهی به وضوح ارائه شود:

· آزادی اکادمیک یک اصل پذیرفته شده درسطح بین المللی می باشد و حقوق زیادی را به استادان پوهنتون ها تفویض می نماید که شامل ثبت نام محصلان، تقرر کارمندان، انجام تحقیق و نشر نتایج آن بدون دخالت دیگران و کنترول برنامه های علمی می باشد.

· برای داشتن استقلال عمل، لازم است که یک پوهنتون حق داشته باشد آزادانه محصلین خود را در دراز مدت انتخاب و کارمندان خود را مقرر نماید و همچنان حق تعیین شرایط برای ابقای آنها در پوهنتون را داشته باشد- به عبارت دیگر، یک پوهنتون باید بتواند معیارهای خاصی طرح نماید و در زمینۀ این که به چه کسی مدارج خود را اعطا نماید، آزادی داشته باشد. یک پوهنتون باید در زمینۀ طرح نصاب تعلیمی خود، دریافت وجه مالی از دولت و منابع خصوصی نیز آزاد باشد. علاوه برآن، یک پوهنتون باید حق تصمیم گیری در مورد نحوۀ تخصیص منابع در میان باب های مختلف مصارفاتی داشته باشد.

· سوالات بنیادیی که پیرامون حسابدهی مطرح می گردند عبارتند از: چه کسی حسابده می باشد؟ برای چه منظور؟ به چه کسی؟ از طریق کدام ابزارها؟ با کدام نتایج؟

· استقلال اکادمیک و مالی پوهنتون ها یک امر اساسی برای توسعهء دانش و نو آوری در تحصیلات عالی در زمینهء دادن آزادای به پوهنتون ها و کارمندان آن ها جهت خلاقیت، بازدهی و بکر بودن به شمار می آید.

آزادی اکادمیک انفرادی و استقلال عمل نهاد های تحصیلات عالی بطور اجتناب ناپذیر توسط اصل حسابدهی محدود می گردد؛ این امر به مفهوم انجام کارکرد مسئولانه در برابر یک یا چند مرجع می باشد. شخص اکادمیک بطور انفرادی در مورد کیفیت کار تحقیقاتی خود حسابده می باشد. ولی نهاد به حامیان مالی خود در زمینهء چگونگی به مصرف رساندن هزینه ها و سایر اشکال و جوه مالی حسابده می باشد. نکتهء مهم آن است، که حسابدهی در مورد ثروت عامه در محراق اصول دموکراتیک قرار دارد و باید خاطر نشان نمود که حسابدهی مانعی در برابر استفادۀ ناجایز از صلاحیت ها و فساد قدرت می باشد.

در تحلیل نهایی، رابطهء بین پوهنتون و حکومت نمی تواند بدون اعتماد مناسب به نحو شایسته بر قرار شود. مدعای استقلال عمل از نظارت بیرونی، باید مشروط به سطح بالایی از بررسی دقیق باشد و آزادی اگر با مسئولیت توأم شود می تواند پایدار باشد- این قضیه در مورد آزادی اکادمیک نیز صادق است.

میزان استقلال عمل تحصیلات عالی، در چهارچوب قانون موجود مشخص خواهد شد و وزارت تحصیلات عالی، خواستار آوردن تعدیل در احکامی خواهد شد که تشبث و خلاقیت نهاد های تحصیلی را محدود می سازد. بنابر این، درصورت ضرورت تعدیلات لازم در قانون تحصیلات عالی، به عمل خواهد آمد تا اختیارات مالی لازم به نهادهای تحصیلات عالی تفویض گردد. این امر هم از لحاظ حقوقی و هم از لحاظ فراهم نمودن زمینه های تشویقی، تسهیلات زیادی را برای تهیه وجوه مالی و مصرف آنها، جهت بهبود تدریس و تحصیل و نیز انجام تحقیقات، در اختیار نهادهای تحصیلات عالی قرار می دهد.

مبادی آزادی علمی و استقلال موسساتی، جزء مقوله های مهم برای انکشاف کیفیت تحصیلات عالی می باشد، که بطور تدریجی و مرحله وار معرفی خواهد شد. قانون تحصیلات عالی که جهت تصویب به شورای ملی پیشکش شده است، صلاحیت های مالی لازم را به نهادهای تحصیلات عالی خواهد داد که خود به منزلهء اولین گام در راستای تفویض صلاحیت به این ادارات به شمار می آید. علاوه برآن، نهادهای تحصیلات عالی از نظر قدامت، اندازه و ترکیب نیز بسیار متفاوت می باشند. صلاحیت های اکادمیک و اداری بیشتری به نهادهای تحصیلات عالی بزرگ، با سابقه و سازمان یافته در آینده تفویض خواهد شد.

ادامه مطلب ...

استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

ادارۀ سالم، مؤثریت و کارایی

اصول مؤثریت و کارایی باهم مرتبط و لی متمایز می باشند. سیستم مؤثر تحصیلات عالی یا نهاد تحصیلات عالی به گونه ای عمل می نماید که بتواند به اهداف و مقاصد خود دست یابد. چنین سیستم مؤثر تحصیلات عالی یا نهاد تحصیلات عالی بطور درست انجام وظیفه نموده و از منابع خود حداکثر استفاده را بدون تکرار عمل و هدردادن منابع به بار می آورد. سیستم تحصیلات عالی کارا و مؤثر، توان ارائه خدمات موثر و کارآمد، جهت دستیابی به اهداف اجتماعی- انکشافی افغانستان را خواهد داشت.

ادارۀ سالم، کلید مؤثریت و کارآیی است. ایجاد نهادهای تحصیلات عالی با کیفیت مستلزم مدیریت سالم منابع بشری، از استخدام کارمندان گرفته تا ادارۀ امور تحقیقاتی و سایر امور تمویلی آن می باشد. علاوه برآن، مؤسسات تحصیلات عالی پیشرفته باید انعطاف پذیر، مبتکر و جوابده باشند. البته این امر مستلزم تفویض صلاحیت های لازم، از جانب وزارت تحصیلات عالی به این نهاد ها در خصوص امور اکادمیک و موضوعات مالی آنان می باشد. در همین راستا، وزارت تحصیلات عالی مشغول بازنگری پالیسی های کادر علمی و آیین نامه ها، مقرره های تحقیق و نشرات و انتظارات و مدیریت منابع بشری می باشد.

استقلال نهاد های تحصیلات عالی

اصل استقلال نهاد های تحصیلات عالی مُبیِّنِ آن است که نهادهای تحصیلات عالی می توانند منابع مالی خود را گسترش داده و منابع مالی جدید را ایجاد، محصلین را پذیرش، کارمندان و کادر علمی خود را استخدام، نصاب تحصیلی خاص خودرا طرح، تحقیقات مورد نظر خود را انتخاب و نتایج تحقیقات را، بدون دخالت از خارج نشر و توزیع نمایند. مفهوم آزادی اکادمیک،دقیقاً دلالت بر جنبه های اکادمیک اقدام دارد. این اصل و سنت دیرینه از یک طرف سنگ زیر بنای روش دموکراتیک به شمار می آید، و از جانب دیگر یک پیش شرط اساسی برای به حداکثررساندن سطح کارکرد مؤثر پوهنتون ها و سایر نهادهای تحصیلات عالی می باشد.

حسابدهی

در حالی که اصول استقلال اکادمیک بسیار ارزشمند می باشد، ولی آنها را فقط میتوان در حوزۀ حسابدهی عامه به کار برد. پوهنتون ها هموراه در زمینه اعتبار بخشیدن به نتایج تحقیقات و نشرات به کارهای رقابتی در سطح مجموعی استناد نموده اند. بنابراین، پوهنتون های پیشرفته به دولت، کارمندان و محصلان شان در قبال کیفیت بازده فارغ التحصیلان خود حسابده می باشند. دولت از طریق وزارت تحصیلات عالی که مسئول اصلی پوهنتون ها می باشد، از نهادهای تحصیلات عالی انتظار دارد تا در مورد افزایش منابع، تمویل، رهبری و ادارۀ شان حسابده باشند. همزمان با آن، دولت تلاش می نماید تا استقلال مالی پوهنتون ها را افزایش دهد. از این رو پاسداری از هویت نهادهای تحصیلات عالی و صیانت از آزادی های اکادمیک سیستم تحصیلات عالی، یک ضرورت انکار ناپذیر می باشد.

اهداف

در سطح ملی

· رهبری و ادارۀ یک سیستم کثرت گرا و هماهنگ تحصیلات عالی بشمول پوهنتون های دولتی و خصوصی، انستیتوت ها و کالج ها.

· پاسخدهی به نیازهای آموزشی و خواسته های افراد از طریق انکشاف توانایی های فکری آنان در زندگی شان.

· برآورده ساختن نیازهای انکشافی جامعه و ارائۀ نیروی کار مجهز به دانش و تخصص موردنیاز، با در نظرداشت سطح متغیِر شایستگی ها و تخصص لازم برای رشد و بالندگی یک اقتصاد پیشرفته برای دست یابی به این هدف، وزارت تحصیلات عالی نیازهای ملی در این زمینه را ارزیابی خواهد نمود.

· بهبود کیفیت نهادهای تحصیلات عالی مطابق با معیارهای بین المللی به حیث معیارهای دراز مدت.

· افزایش دسترسی به تحصیلات عالی از طریق طرح یک سیستم تحصیلات عالی سازگار و با کیفیت عالی. با در نظر داشت قانون، این امر می تواند شامل تحصیلات عالی باز و از راه دور، کلاس های نوبتی و برنامه های تابستانی و شبانه نیز باشد.

· ایجاد یک سیستم اعتبار دهی و تأمین کیفیت در راستای حصول اطمینان از کیفیت نهاد و برنامه ها، ارتباط ملی و منطقه ای و نیز پویایی و اعتبار بین المللی.

· ارائه و تسهیل ظرفیت تحقیقاتی برای پیشرفت دانش و انجام فعالیت های تحقیقاتی در راستای پیشرفت تکنالوژیکی و انکشاف اجتماعی.

· تأمین وجوه مالی به شیوۀ پایدار و برابر در راستای حصول اطمینان از کیفیت تحصیلات عالی از طریق هزینه های مشترک. برای رسیدن به این هدف، وزارت تحصیلات عالی تلاش می نماید تا از طریق ایجاد تغییرات در پالیسی تحصیلات عالی، زمینهء این امر را برای نهادهای تحصیلات عالی فراهم سازد، تا بتوانند فعالیت های تشبثاتی را انجام داده، بنیادهایی را ایجاد نموده و از نهادهای مختلف به شمول دولت، بنگاه های تجارتی، در صورت امکان از محصلان ، تمویل کنندگان، تشبثات، تولیدات و سایر منابع، وجوه مالی بدست آورند.

· حقوقی ساختن اصل استقلال نهاد های تحصیلات عالی تا نهادهای مذکور توان ایجاد منابع و گسترش آن را داشته باشند و بتوانند تشبثات اکادمیک خود را به نحو مطلوب اداره نمایند. این استقلال در حوزۀ حسابدهی به دولت، محصلان و سایر نهادهای ذیربط اِعمال می گردد.

· پرنمودن خلاء های موجود در تحصیلات عالی، که در دیگر کشور ها از طریق ایجاد کالج های مخصوص برای ارائه برنامه های تخصصی، بعد از دورۀ لیسه ایجاد می گردند. این برنامه ها عبارتند از دوره های کوتاه مدت در عرصه هایی مانند ساینس، ریاضیات، لسان ها، علوم کمپیوتر؛ آموزش های سطح متوسط در تجارت، حرفه هایی مانند قضا، دوا سازی، طب و کمپیوتر ساینس؛ ایجاد فرصت های لازم برای کسانی که کورس های مقدماتی در سطح پوهنتون ها که پس از سپری کردن آنها مدرک دیپلوم AA به محصلان اعطاء می گردد، ایجاد فرصت هایی برای آموزش دراز مدت، و آموزش های عالی تخنیکی، ویژۀ صنایع یا تجارت های خاص از طریق این کالج ها. لازم به یادآوری است که کریدت این کالج ها قابل انتقال به پوهنتون ها خواهد بود.

· طرح یک سیستم کریدت برای افغانستان، پس از بازنگری نصاب تحصیلات عالی که که هم اکنون درجریان است، سبب تسهیل انتقال بین نهادهای تحصیلات عالی گردیده و به محصلان اجازه می دهد تا بتوانند کار کنند و کریدت های خود را طی چندین سال تکمیل نمایند. همچنین معقول سازی و بهبود قابلیت قیاس دوره های تحصیلی در میان نهادهای تحصیلات عالی از دیگر مسایلی می باشد که براساس سیستم کریدت صورت خواهد گرفت.

در ســـطـح نهـادهـــا

· مدرنیزه ساختن و ارتقای نهادها در سطحی که تفکیک و وضاحت در نقش های مدیریتی رونما شده و اداره به صورت همکار و هم آهنگ فعالیت داشته باشد.

· ارائهء برنامه های مرتبط و باکیفیت اکادمیک که جوابده نیازهای ملی و منطقوی بوده و در سطح بین المللی توان رقابت را داشته باشند.

· طرح یک سیستم جامع برای ترفیع و همچنان تشویق برمبنای اصول شایسته سالاری و ارزیابی دقیق فعالیت کادر علمی پوهنتون ها به شمول ارزیابی تدریس، تحقیق و ارائهء خدمات علمی توسط آنهااز طریق ارزیابی گروهی.

· ایجاد یک فضای اکادمیک که در آن بحث و تبادل نظر، پرسش نقادانه و انتقاد سازنده ملاک های شایع و پذیرفته شده باشند.

· تربیه محصلان به مثابهء شهروندان روشن فکر، مسئول و منتقد، دارای ظرفیت لازم و اندیشه های مبتنی براساس تعهد اجتماعی، بردباری و احترام متقابل.

· بهبود کیفیت تدریس و فراگیری و حصول اطمینان از این امر که تحصیل جوابده نیازهای تحصیلی در زمینه های ملی و منطقوی می باشند.

· رشد کادر علمی و کارمندان اداری تحصیلات عالی از طریق ارائه فرصت های تحصیلی بالاتر، کورس های کوتاه مدت، بازدیدهای متقابل و ایجاد فرهنگ آموختن مداوم.

· ایجاد فرهنگ تحقیق در پوهنتون های کشور جهت انجام تحقیقات هدفمند و تحقیقات مرتبط، جهت شناخت و راه حل یابی برای مشکلات و چالش های بیشماری که کشور با آن مواجه می باشد.

· طرح برنامه های ماستری و دکترا در پوهنتون های جامع تحقیقاتی، در صورتی که کادر علمی واجد شرایط داخلی دارای درجات علمی مناسب برای آموزش وجود داشته باشد، و یا استادان واجد شرایط خارجی را بتوان برای تدریس این دوره ها استخدام نمود. در این زمینه، وزارت تحصیلات عالی در نظر ندارد که بیشتر از پنج الی شش پوهنتون را در دراز مدت اجازه بدهد که چنین دوره هایی را عرضه نمایند.

· ایجاد همکاری میان نهادهای تحصیلات عالی داخلی، منطقوی و بین المللی.

· داشتن مسئولیت اجتماعی از طریق تعامل و انکشاف تخصص و ایجاد زیر بناهای لازم برای نهادهای تحصیلات عالی جهت خدمت به کشور.

برنامه ها

با در نظرداشت استراتیژی انکشاف ملی افغانستان (ANDS)، تحصیلات عالی دو برنامهء گسترده را در حوزۀ فعالیت های خود مد نظر دارد. این برنامه ها عبارت از مجموعهء فعالیت هایی است که مرتبط با اهداف، مقاصد، تطبیق استراتیژی، مسایل مالی، منابع بشری و فزیکی، شاخص ها و چهارچوب نظارت و ارزیابی می باشد.

برنامهء اول

تعلیم و آموزش فارغ التحصیلان ورزیده در راستای تأمین نیازهای انکشاف اجتماعی و اقتصادی افغانستان، ارتقای سطح تدریس، تحقیق،فراگیری و تشویق عرضهء خدمات به جامعه و مردم افغانستان.

برنامهء دوم

رهبری و ادارۀ یک سیستم منسجم و هماهنگ تحصیلات عالی به شمول پوهنتون ها، انستیتوت ها و کالج ها به منظور ارائه تحصیلات عالی با کیفیت.

برنامهء اول

تعلیم و آموزش فارغ التحصیلان ورزیده در راستای تأمین نیازهای انکشاف اجتماعی و اقتصادی افغانستان، ارتقای سطح تدریس، تحقیق،فراگیری و تشویق عرضهء خدمات به جامعه و مردم افغانستان.

برنامــهء فـــرعـی 1.1

انکشاف ظرفیت کادر علمی و کارمندان اداری

سطح علمی پوهنتون های افغانستان به علت منازعات دوامدار دار که کشور را در طول بیشتر از سی سال جنگ به ویرانه ای تبدیل نمود، به میزان قابل ملاحظه ای تضعیف گردید. در نتیجه، طی این مدت برای کارمندان پوهنتون ها فرصت های بسیار ناچیزی برای انکشاف ظرفیت آنان میسر شد. از این رو، یکی از مهمترین و خطیر ترین چالش هایی که نظام تحصیلات عالی و پوهنتون ها با آن مواجه می باشند، عبارت از نوسازی و تجدید بنیه علمی کادر علمی و کارمندان این نهادها است. به این مأمول می توان از طریق اتخاذ یک تعداد اقدامات و برداشتن گام های عملی دست یافت:

· درجات کادر علمی: چگونگی تحصیل 2526 عضو کادر علمی شاغل در سال 1387 (2008) از قرار ذیل بوده است: 5.5 فیصد از استادان دارای سویه دکترا، 30.7 فیصد دارای سویه ماستری در علوم بشری و ساینس و 63.8 فیصد دارای سویه لیسانس می باشند. واضح است که در این جا هدف ما ارتقای سویهء تحصیلی اکثریت کادر علمی به سویه های ماستری و یا دکترا در یک دورۀ تاحد امکان کوتاه مدت می باشد. اما موانع دستیابی به این هدف را نباید سطحی پنداشت زیرا در حال حاضر هم تسهیلات و هم بنیه علمی در پوهنتون ها و انستیتوت های افغانستان بسیار محدود می باشد. در مرحلۀ اول، شاید در پنج سال اول آینده، آموزش بالاتر از لیسانس منحصر به پوهنتون های بزرگتر و دارای تاسیسات بهتر باشد. حتی در این نهادهای تحصیلات عالی نیز ارائه آموزش در دوره های ماستری و دکترا، محدود به عرصه هایی خواهد بود که تخصص لازم برای آنها وجود دارد. این استراتیژی، با اعزام استادان برای تحصیل در پوهنتون های بین المللی که انتخاب آنها طی یک روند دقیق صورت می گیرد، (از طریق بورسیه هایی که توسط دولت های مهمان و سایر منابع ارائه می گردد) تکمیل خواهد شد. در راستای گسترش تجارب تحصیلات عالی در مقاطع ماستری و دکترا، از برنامه های مشارکتی یا ”سندویچ پروگرام“ ، استفاده به عمل خواهد آمد که در برگیرندهء همکاری با پوهنتون های معتبر خارجی بوده و شامل فراگیری دروس موقت در آن پوهنتون ها اقلاً به مدت 2 الی 3 ماه می باشد. چنین برنامه هایی بین پوهنتون های افغانستان که خود شان انها را ارائه خواهند کرد و یا بطور مشترک با پوهنتون های مذکور ارائه خواهند شد، هماهنگ خواهد گردید. همچنین، همکاری های بیشتر و برنامه های همکاری با پوهنتون های خارج در راستای تسهیل آموزش در افغانستان و در مقاطع ماستری و دکترا، با استفاده از استادان خارجی مورد تشویق قرار خواهد گرفت. هدف ما در دراز مدت، عبارت است از کسب توانایی در ارائه راستای برنامه های ماستری و دکترا در داخل کشور برای اکثریت فارغ التحصیلانی که خواهان ادامهء تحصیل در این دوره ها می باشند.

· تدریس و ظرفیت سازی: وزارت تحصیلات عالی در نظر دارد تا دوره های کوتاه مدتی را برای کادر علمی ارائه نماید که معطوف به روش های تدریس جدید به مثابۀ راهی برای تقویت کیفیت تدریس و اموزش باشد. در برخی از نهادها به شمول پوهنتون هاروارد، سپری نمودن چنین دوره هایی برای استادان جدید، الزامی می باشد. نهادهای تحصیلات عالی تشویق می گردند تا بالای بهبود کیفیت تدریس شان بیشتر تمرکز کنند. آموزش دراز مدت در حال حاضر یکی از واقعیت های پذیرفته شده انکشاف تحصیلی در تمام عرصه ها می باشد. برای نیل به این هدف، دوره های آموزشی لازم از ورکشاپ های یک روزی تا چند هفته ای، در طول رخصتی های تابستانی یا پایان هفته ها ارائه خواهد شد. چنین دوره هایی، با توجه به رشتۀ مربوطه دارای چندین بخش خواهد بود: لکچرها، بحث های تشدیدی گروهی و بازدیدهای ساحوی. تسهیلات موجود پوهنتون ها و کادر علمی آن ها در صدر ارائه چنین اموری قرار دارد. این امر را می توان با استفاده از استادان مهمان ، کنفرانس های ویدیویی و کمک کادر علمی از بنگاه های تجارتی و صنایع تکمیل نمود. فعالیت های انکشاف سطح علمی، باید به حیث بخشی از بازنگری های معمول در ترفیع مد نظر گرفته شود.

· بازدیدهای متقابل: بازدیدهای متقابل از نوع فِلو شِپ های فولبرایت باید طرح و ایجاد گردد. این امر به استادان انتخاب شده اجازه می دهد تا بازدیدهای کوتاهی از پوهنتون های بین المللی، جهت ارتقای سطح مهارت های شان داشته باشند و در صورت امکان پروژه های تحقیقاتی را نیز اجرا کنند. به همین قیاس، از استادان بین المللی باید دعوت شود تا بازدیدهای کوتاهی از پوهنتون های افغانستان، با هدف ارائه سخنرانی، ارتقای مهارت های کارمندان پوهنتون ها و انجام تحقیقات داشته باشند. از بنیادها، دولت های کمک کننده، بنگاه های تجارتی و صنایع و سایر منابع باید تقاضای حمایت مالی گردد. برنامه های بورسیه که از طریق آنها بتوان استادان برجستهء بین المللی را به افغانستان آورد تا در برنامه های ماستری و دکترا به پوهنتون های ما کمک نمایند مورد تشویق قرار خواهد گرفت. این امر به مثابۀ راهی سریع برای گسترش این برنامه ها در افغانستان می باشد که از طریق آن ها می توان دسترسی بیشتری را به آموزش عالی با هزینهء بسیار پایین تر از اعزام محصلان به خارج فراهم ساخت. سایر برنامه های لازم باید هرچه زودتر با وجود فراهم بودن تعداد کافی کادر علمی دارای ماستری و دکترا برای آموزش چنان دوره هایی طرح گردد.

· تشویق و ترغیب: به منظور ارتقای کیفیت تدریس، تشویق هایی به کادر علمی ارائه خواهد شد. وزارت تحصیلات عالی به گروه کوچکی از استادان برای تدریس و انجام تحقیقات برجسته، تقدیرنامه هایی در هر سال اعطاء خواهد نمود. یک بورد ایجاد خواهد شد تا اسامی استادان و محققان برجسته را که توسط پوهنتون ها و انستیتوت های مختلف نامزد شده اند، در یافت نماید. وزارت تحصیلات عالی جوایز نقدی را به پنج تن از اساتید و پنج تن از محققان برجسته در هر سال اعطاء خواهد کرد. انتظار می رود تا استاد معرفی شده، شیوۀ تدریس برجسته ای را، از طریق معرفی یک شیوهء تدریسی عالی که ممکن است شامل ارزیابی کادر علمی و محصلان و یا سایر امور مربوط به تدریس برتر باشد، ارائه نماید. به همین منوال، کمیتۀ مربوطه پنج جایزه را برای تحقیقات برتر، برمبنای نامزدی نهادهای تحصیلات عالی با ارائۀ سند کیفیت تحقیق و اهمیت آن برای سکتور تحصیلات عالی اعطاء خواهد نمود.

· تقرر و ترفیع کارمندان و استادان: باید براساس معیارهای تعریف شده و واضح از طریق یک پروسۀ شفاف و بر بنیاد شایسته سالاری، به حیث اصل اساسی حاکم بر این روند صورت گیرد. بسیاری از استادان دارای رتب علمی پائین بوده ( جدول 4 )و برای ترفیع به طور منظم ارزیابی نگردیده اند. وزارت تحصیلات عالی به ارزیابی منظم استادان تاکید میکند تا شایسته سالاری تأمین گردیده و آیندهء استادان تضمین گردد. برای استادان و کارمندان موجود، باید فرصت های جدید رشد (که در بخش 1.1 این پلان استراتیژیک ذکر گردید،) در راستای ارتقای رتبۀ شان، فراهم شود. تعذیرات شدیدی در مورد جعل در تحقیقات و نشریات وضع خواهد شد و کسانی که مرتکب چنین اعمالی می گردند، مجازات خواهند شد. در حال حاضر معاشات باوجود افزایش در معاشات اعضای کادر علمی کشور، در حال حاضر حقوق بعالیت های علمی اعضای مذکور و مخصوصاً کارمندان اداری براساس هر معیاری که سنجیده شود، بسیار پایین است. لازم است تا توجه اساسی به افزایش سطح معاشات صورت گیرد، تا از این طریق، کارمندان واجد شرایط و متعهد در نظام تحصیلات عالی دولتی جلب و جذب شوند. رقابت از جانب نهادهای بین المللی، مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی، یکی از چالش هایی می باشد که نهادهای تحصیلات عالی دولتی در زمینهء حفظ کادر علمی خود با آن مواجه هستند.

در حالیکه تمرکز فعالیت های فوق بر کادر علمی می باشد، طرح برنامه های انکشافی برای کارمندان اداری نادیده گرفته نخواهد شد. در همین راستا، طرح استراتیژی های لازم برای بهبود رهبری، اداره و مدیریت یکی از اجزای لاینفک انکشاف کارمندان خواهد بود. این امر از طریق دوره های کوتاه مدت کار آموزی، بازدیدهای متقابل و موارد استثنایی، نیازمند تخصص های بیشتر در عرصه های مالی و مدیریت منابع بشری، مهارت های تکنالوژی معلوماتی، تکنیسین های لابراتوار، کتابداری و سایر عرصه های مربوطه انجام خواهد شد. همچنین لازم است تمرکز ویژه ای بر انکشاف منابع بشری مدیران و کارمندان صورت گیرد. تدریس و تحقیق موثر مستلزم تکنیسین های فعال و آموزش دیده و کارمندان اداری در لابراتوار ها، کتابخانه ها، مراکز کمپیوتر و در نهادهای تحصیلات عالی می باشد.

موضوع تقاعد یک موضوع حساس است، ولی باید به شیوۀ مسلکی با آن برخورد شود. قاعداً این یک امر پذیرفته شده است که کادر علمی و کارمندان تحصیلات عالی در سن 65 سالگی تقاعد می یابند. این امر به منظور ارائه فرصت های لازم به کارمندان جوان تر است تا بتوانند فرصت پیشرفت داشته و ایده های نو را در عرصهء علمی طرح نمایند و بدون تردید ضروری نیز به نظر می رسد. اما لازم است تا از تجارب متقاعدین نیز استفاده به عمل آید. برای این کار از آنها می توان از طریق قرارداد برای پروژه های مشخص و تعریف شده ای استفاده به عمل آورد. علاوه بر آن، استادان برجسته را می توان به حیث ”پروفیسور های ممتاز“ معرفی کرد. این پست یک موقف عادی دارای معاش نبوده، بلکه فقط شامل مقداری حق الزحمه و برخی فرصت ها از قبیل در اختیار قرار دادن دفتر و تسهیلات برای آنان می باشد. در همین راستا پالیسی وزارت تحصیلات عالی در بارۀ تقاعد مورد بازنگری قرار خواهد گرفت و همه امور بطور صریح در آن تعریف خواهد شد تا از هر گونه شک و تردید در ذهن کارمندان و کادر علمی جلوگیری به عمل آید.

طی چندین سال گذشته وزارت تحصیلات عالی مصروف بازنگری و بهبود مقرره ها وطرزالعمل های مربوط به استخدام، تقاعد، وظایف و مسئولیت های استادان، تقویت برنامه های اکادمیک و کیفیت تسهیلات بوده است. این تغییرات مستلزم انواع مصوبات تقنینی و اجرائیوی می باشد.

ادامه مطلب ...

استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

مقــــدمـه

افغانستان که سال ها قبل دارای یکی از سیستم های معتبر و شناخته شدۀ تحصیلات عالی در منطقه بود، طی سی سال جنگ به یک ویرانه تبدیل گردید. در نیتجهء این خشونت ها، حدود یک میلیون نفر جان خود را از دست داده و حدود شش میلیون دیگر آواره شدند، که تعدادی از آنان هنوز هم به وطن بازنگشته اند. در میان کسانی که آواره شدند، کادر علمی پوهنتون ها و کارمندان تحصیلات عالی نیز شامل بودند. برخی از این استادان در پوهنتون های خارج به حیث استاد استخدام گردیدند و پس از سپری کردن سال های طولانی در خارج، بازگشت به وطن برای آنان با درنظرداشت افزایش تعداد اعضای خانواده، تعهدات جدید و شرایط اقتصادی افغانستان مشکل می باشد. همچنین، رشد مسلکی کسانی که در داخل باقی ماندند با تأخیر و سکتگی مواجه شد. بسیاری از ساختمان های پوهنتون ها و مراکز تحصیلات عالی ویران گردید و برخی دیگر شدیداً نیاز به ترمیم داشت. نصاب تعلیمی کهنه، کادر علمی آسیب دیده، نبود صنف های درسی کافی و لابراتوارها، کتابخانه های دارای منابع اندک و نبود تکنالوژی معلوماتی کافی از جمله مشکلات جدی و مبرمی هستند که سکتور تحصیلات عالی با آنها مواجه می باشد و در نتیجهء مشکلات برشمرده شده، تحقیقات بسیار اندکی در طی این سالیان انجام پذیرفت. بدون شک، فرهنگ پژوهش که مرکز ثقل یک پوهنتون مدرن به حساب می آید، در افغانستان به طور گسترده ای آسیب دیده بود. وضعیت تحصیلات عالی در افغانستان در اوایل سال 1370 که در آن زمان تعداد 24333 نفر محصل در پوهنتون ها و مراکز تحصیلات عالی مصروف تحصیل بودند، رو به وخامت گذاشت. در نتیجه تا سال 1374 تعداد محصلان به 17370 نفر رسید، این روند همچنان ادامه یافت و تا سال 1380 تعداد محصلان به پائین ترین سطح کاهش نمود و به 7881 رسید(جدول 1). در نتیجهء تداوم این روند، میزان شمولیت در دورۀ تحصیلات عالی در افغانستان به پایین ترین سطح خود در جهان رسید، و در سال 1374 تنها دو فیصد جمعیت افغانستان با داشتن سن بالای 25 سال، دارای تحصیلات عالی بودند.

موانع مهمی که هم اکنون فراروی افغانستان قرار دارند عبارتند از ویرانی های ناشی از سال های جنگ، میزان بالای بیکاری، سطح بالای فقر، مراقبت های صحی ناکافی، نبود معلمان و استادان ورزیده در تمام سطوح، کمبود تسهیلات آموزشی، خلاء شدید در عرضه و تقاضای نیروی بشری ورزیده در ساینس و تکنالوژی، زیربناهای ضعیف ارتباطات، آب آشامیدنی، آبیاری و کنترول سیلاب، کمبود انرژی برق در اکثر ساحات، و روش های کهنهء زراعتی سبب که گردیده تا از زمین های مزروعی حداقل برداشت صورت گیرد. بنا براین، چالش های انکشافی در افغانستان بی شمار بوده و نیازمند یک رهبری دارای دیدگاه بلند و با ابتکار، ساختارهای هماهنگ ساینس و تکنالوژی و یک استراتیژی مؤثر برای منابع بشری می باشد. از این رو، جایگاه انکشاف یک سیستم هماهنگ برای نهادهای تحصیلات عالی که توان عرضه نیازهای کشور را در سطح بالایی بشری داشته باشد، در قلب استراتیژی انکشافی تحصیلات عالی قرار دارد. در این زمینه اتفاق نظر وجود دارد که یکی از لازمه های رشد و پویایی اقتصاد افغانستان، بهبود کیفیت سیستم تحصیلات عالی می باشد. تحصیلات عالی یکی از هشت رکن استراتیژی انکشاف ملی افغانستان می باشد؛ از این رو، این پلان استراتیژیک مرتبط با استراتیژی انکشاف ملی افغانستان بوده و بازتاب دهندۀ دیدگاه، اهداف و مقاصد وزارت تحصیلات عالی برای آینده است.

یک تحقیق جدید نشان می دهد، که علی الرغم رکود شدید اقتصاد جهانی، میزان سرمایه گذاری در عرصۀ تحصیلات عالی جهان چشمگیر بوده است. تخمین زده می شود، که نرخ سرمایه گذاری در بخش آموزش 15 فیصد و برای تحقیقات پوهنتون های دولتی 20-40 فیصد بوده است. علاوه برآن، این امر سهم مشهودی در بهبود وضعیت اقتصادی خانواده ها، مسایل اجتماعی، فرهنگ و محیط زیست نیز داشته است. در این برهه زمانی که فشارهای شدیدی بر بودجۀ دولت وجود دارد، مطالعات انجام شده نشان دهندۀ آن است که سرمایه گذاری در تحصیلات عالی ”منفعت آور می باشد“، زیرا تحصیلات عالی دارای یکی از بیشترین بازدهی های سرمایه گذاری است. دلیل این امر آن است، که هرچه بیشتر اقتصاد توسط نوآوری مهارتها رشد یابد، بازدهی آن با افزایش عواید مالیاتی بیشتر می گردد؛ زیرا فارغ التحصیلان دارای تحصیلات عالی در آمد بالاتری داشته و در نتیجه مالیات بیشتری نسبت به کسانی که دارای تحصیلات عالی نمی باشند، به دولت پرداخت می کنند. این مطالعه نتیجه گیری می کند که با حمایت از تخصیص وجوه مالی بیشتر به تحصیلات عالی می توان اقتصاد را بهبود بخشید؛ چنین نتیجه گیریی می تواند برای تمویل تحصیلات عالی در هر کشوری بسیار کمک نماید. در نتیجهء این مطالعه و سایر مطالعات از این دست می توان یک وسیلهء فشار برای حمایت از مساعی و تلاش های وزارت تحصیلات عالی افغانستان جهت اختصاص دادن وجوه بیشتر به پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی ساخت که هم حکومت و هم جانب جامعۀ بین المللی را وادار به تخصیص وجوه بیشتر به این سکتور گرداند.

طی هشت سال گذشته، افغانستان تلاش نمود تا دروازه های پوهنتون ها و مؤسسات تحصیلات عالی خود را که طی جنگ های گذشته علاوه بر از دست دادن کادر علمی خود، تقریباً همهء آنها خسارات شدید نیز دیده بودند، دوباره بازنموده و باز سازی نماید. ولی ظرفیت نهادهای تحصیلات عالی در حال حاضر همچنان محدود باقی مانده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای تعداد روز افزون شاگردانی باشد که دورۀ لیسه را به پایان می رسانند. در سال 1388، تعداد محصلان پوهنتون ها حدوداً به 62000 نفر میرسد. همچنین، پیش بینی می گردد که از سال 1389 یک صد هزار شاگرد از لیسه ها فارغ التحصیل شوند و این رقم تا سال 1393 به شش صد هزار نفر خواهد رسید. سوال در این جاست که چه تعداد از این فارغ التحصیلان می توانند شامل تحصیل در نهادهای تحصیلات عالی شوند؟ و چه تعداد نهادهای تحصیلات عالی خصوصی و دولتی برای جذب آنها نیاز است؟

در مادۀ 43 قانون اساسی افغانستان آمده است که: (تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است...) و در ادامه یاد آور می شود که (تعلیم تا درجه لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی به صورت رایگان از طرف دولت تأمین می گردد.) از تفسیر این ماده چنین استنباط می گردد که محصلان از دولت توقع دارند که در مؤسسات تحصیلات عالی دولتی تا سطح لیسانس باید فیس بپردازند. سایر مقرره ها و آیین نامه های مربوطه نیز به نهاد های تحصیلات عالی دولتی، اجازۀ فعالیت های تشبثاتی را نمی دهد، تا این نهاد ها از طریق آن بتوانند در آمد خود را افزایش دهند و یا تمهیداتی را برای دریافت اعانه از والدین محصلان، بنگاه های تجارتی و تمویل کنندگان ایجاد نمایند. مجموع بودجه تخصیص یافته به 22 نهاد تحصیلات عالی دولتی، در سال 1388 هجری خورشیدی (2009 میلادی)، مبلغ سی و پنج میلیون دالر امریکایی بوده است، که اوسط بودجهء هر پوهنتون یک و نیم میلیون دالر امریکایی می شود. باید اذعان نمود که هیچ پوهنتونی با چنین منابع مالی محدودی قادر به عرضهء تحصیلات عالی با کیفیت نخواهد بود. از این رو لازم است، تا دولت افغانستان، یک چهارچوب حقوقی مناسبی را طرح نماید که به نهادهای تحصیلات عالی اجازه دسترسی به منابع تمویل مالی جدید را بدهد. با توجه به نیازهای مالی فراوانی که برای تمویل امور تأمین امنیت ملی، صحت عامه، سرک ها، تعلیمات ابتدائی و متوسطه و سایر خدمات اساسی بر دوش دولت افغانستان قرار دارد، تحصیلات عالی نیز به وجوه مالی بیشتری برای تمویل خود نیاز خواهد داشت. با آن که افغانستان یکی از فقیرترین کشورهای جهان می باشد و از نظر در آمد سرانه درمیان فقیر ترین کشورها قرار دارد، با آنهم ناچار است برای این که بخواهد به اهداف انکشاف ملی خود دست یابد، منابع مالی بیشتری را به تحصیلات عالی اختصاص دهد. اما از آن جایی که تحصیلات عالی هم برای دولت و هم بخش خصوصی سود آور است، منطقی به نظر می رسد که در آینده انتظار آن را داشت که هزینه های آن از طریق منابع تمویلی چند جانبه، به شمول تمویل از طریق بخش خصوصی، شهریه، فعالیت های تجارتی، تمویل کنندگان و سایر منابع تأمین گردد. لازم است تا به محصلین فقیر تر از طریق ارائه سکالرشیپ و بورسیه کمک گردد.

در طول هشت سال گذشته، پس از انتخاب یک حکومت دموکراتیک، پیشرفت های زیادی در بازسازی نظام تحصیلات عالی صورت گرفته است که از آن جمله می توان به تقویت زیر ساخت ها، بهبود تکنا لوژی معلوماتی و ارتباطات، انکشاف چندین برنامه ماستری، انکشاف سطح علمی کادر علمی و افزایش دسترسی (سالانه 15 فیصد )به تحصیلات عالی اشاره نمود. به این ترتیب تعداد محصلان در پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی حدوداً به 62000 می رسد. که از این میان 21 فیصد آنان را زنان (به جدول 2) تشکیل می دهد(با مقایسه اینکه در اخیر رژیم طالبان به صفر می رسید). طی دو سال گذشته، هشت فاکولتهء جدید به نهادهای تحصیلات عالی دولتی افزود گردید و تعداد بیست مؤسسهء تحصیلات عالی خصوصی جدید، پس از ایجاد زمینهء قانونی قانونی شدن آنها در سال 1386 تا کنون ایجاد شده است. در عین حال کارهای بسیاری هنوز باقی مانده است. در مرکز این پروسه، طرح یک پلان استراتیژیک برای وزارت تحصیلات عالی قرار دارد که رهنمایی امور انکشاف سیستم تحصیلات عالی، تعیین اهداف و اولویت ها، طرح کلی وظایف اساسی تحصیلات عالی، طرح پلان کاری و مدت زمان آن و بطور کلی ارائهء معلومات ارزشمند پیرامون تحصیلات عالی را به عهده داشته باشد. این روند در سال 1382 هجری خورشیدی (2003 میلادی) در وزارت تحصیلات عالی آغاز گردید که از آن زمان تا کنون فعالیت های مستمر و دوامدار به شمول تلاش هایی که در سال 1384 (2005) به ابتکار یونسکو در این راستا آغاز گردید، صورت گرفته است. از آن زمان تاکنون، این پلان چندین بار بازبینی شده است و نسخه های متعددی از آن تاکنون تهیه گردیده است که هریک از این نسخه ها دارای ویژگی های خود می باشد. نسخهء حاضر که نسخهء نهایی پلان استراتیژیک وزارت تحصیلات عالی می باشد، منعکس کنندۀ دیدگاه، اهداف و مقاصد وزارت تحصیلات عالی و نیز نهادهای تحصیلات عالی بوده و به منظور گزار از وضعیت کنونی به یک وضعیت متعالی و پویا خواهد بود که توان تولید نیروی بشری با کیفیت را داشته باشد و قادر به برآورده ساختن نیازهای اجتماعی- اقتصادی یک ملت روبه انکشاف باشد. لازم به یاد آوری است که پلان کنونی بر بنیادهای مستحکم و واقعی بنا نهاده شده است که در جریان سالهای اخیر انکشاف یافته اند.

ادامه مطلب ...

استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی


استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

پیشـگفتــــار

این مجموعه که تحت عنوان پلان استراتیژیک وزارت تحصیلات عالی افغانستان نهایی شده است، حاصل ارزیابی های واقعبینانه و علمی تعدادی از متخصصین داخلی و خارجی از وضعیت عالی در کشور ما افغانستان میباشد،که پس از نشست ها و مطالعات زیاد تهیه گردیده است.

میتوان ادعا کرد، که این پلان استراتیژیک مطابق نیاز های ملی ما تهیه و ترتیب گردیده و در هم آهنگی با تحولات آموزش عالی امروزه در جهان میباشد. چنانچه، بعد از این تاریخ، وزارت تحصیلات عالی کشور کوشش خواهد کرد، تا تمام فعالیت های خویش را براساس همین پلان استراتیژیک تنظیم نماید.

قابل یاد آوری است، که بحث پلان استراتیژیک در وزارت تحصیلات عالی در سال 1383 مطرح گردید و به همکاری سازمان یونسکو در سال 1384 نخستین پلان استراتیژیک تحصیلات عالی به چاپ رسید. البته در سال 1385 بعد از بازنگری مسوده دومی پلان استراتیژیک تهیه گردیده و نسبت به دلایلی به حالت خود باقی ماند.

از سال های 1380 تا اکنون خوشبختانه تحولات بسیار مهم و تغییرات بسیار مثبت در آموزش عالی کشور رخ داده است و تجربیات خود هیئات رهبری وزارت تحصیلات عالی نیز غنی تر از گذشته میباشد،بناً در اوایل سال 1387 تصمیم اتخاذ گردید ، تا پلان استراتیژیک پنج ساله وزارت تحصیلات عالی با در نظر داشت هر دو پلان قبلی و هم آهنگی با استراتیژی انکشاف ملی افغانستان (ANDS) و در مطابقت با نیاز های کنونی جامعه باید نهایی گردد.

این برنامه، خوشبختانه با جدیت دنبال شد و پس از یک سال و چند ماه بررسی و کار توسط متخصصین داخلی و خارجی با همکاری یونسکو، بانک جهانی و پروژه تحصیلات عالی نهایی گردید. طی این مدت نشست ها و سیمینار های متعددی غرض نظر خواهی از استادان موسسات تحصیلات عالی کشور، روسای پوهنتون ها و نمایندگان موسسات آموزشی بین المللی صورت گرفته است. بناً این کار یک فرد نیست و قطعاً کار یک تیم بزرگ است و از همه ذوات محترمی که در تهیه و ترتیب این پلان با علاقه سهم گرفته و زحمت کشیده اند اظهار قدردانی می نمایم.

دراینجا از زحمات آقایان محترم هر یک پوهنوال محمد عثمان بابری معین تدریسی وزارت تحصیلات عالی ، پوهاند محمد صابر خویشکی معین اداری وزارت تحصیلات عالی، دوکتور فیرید هیوارد ، ریچارد وا، مایکل بلندل و خانم سانتوانا داس گپتا همکاران پروژۀ تحصیلات عالی، دکتور جیرم ریدی و مارینا پتریر از یونسکو ، انجینر هری نندر جیت سینگ، هویل رایس از بانک جهانی ، مشاورین اکادمیک وزارت تحصیلات عالی هر یک دکتور قدیر امیریار و دکتور سید عسکر موسوی وهمچنان پوهاند حمیدالله امین ، پوهاند محمد حسن رشیق و مخصوصاً از پشتکار و زحمات محترمه خانم نرگس نهان و همکاران شان دکتورس پلوشه غنی شاهین و محترمه بتول شاه نوری که از آغاز تا پایان این برنامه را مدیریت نمودند و به همین گونه تمام رؤسا و هیئات رهبری پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی کشور ، مسؤولین و همکاران دوایر مرکزی وزارت تحصیلات عالی و سایر همکارانی که به گونه ی در تکمیل این کار مهم سهیم بوده اند، قلباً و صمیمانه سپاسگزاری می نمایم و برایشان موفقیت آرزو میکنم.

امیدوارم این پلان استراتیژیک رهنمود مناسب و روشن برای توسعه و انکشاف تحصیلات عالی و فردای کشور ما باشد و با بهبود نظام تحصیلات عالی در کشور، سطح دانش عالی و تخصصی ارتقاء یابد و توانایی و خود کفایی ره آورد آن باشد.

باسپاس فراوان

دکتور محمد اعظم دادفر

وزیر تحصیلات عالی
کابل، میزان سال 1388