استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

ادارۀ سالم، مؤثریت و کارایی

اصول مؤثریت و کارایی باهم مرتبط و لی متمایز می باشند. سیستم مؤثر تحصیلات عالی یا نهاد تحصیلات عالی به گونه ای عمل می نماید که بتواند به اهداف و مقاصد خود دست یابد. چنین سیستم مؤثر تحصیلات عالی یا نهاد تحصیلات عالی بطور درست انجام وظیفه نموده و از منابع خود حداکثر استفاده را بدون تکرار عمل و هدردادن منابع به بار می آورد. سیستم تحصیلات عالی کارا و مؤثر، توان ارائه خدمات موثر و کارآمد، جهت دستیابی به اهداف اجتماعی- انکشافی افغانستان را خواهد داشت.

ادارۀ سالم، کلید مؤثریت و کارآیی است. ایجاد نهادهای تحصیلات عالی با کیفیت مستلزم مدیریت سالم منابع بشری، از استخدام کارمندان گرفته تا ادارۀ امور تحقیقاتی و سایر امور تمویلی آن می باشد. علاوه برآن، مؤسسات تحصیلات عالی پیشرفته باید انعطاف پذیر، مبتکر و جوابده باشند. البته این امر مستلزم تفویض صلاحیت های لازم، از جانب وزارت تحصیلات عالی به این نهاد ها در خصوص امور اکادمیک و موضوعات مالی آنان می باشد. در همین راستا، وزارت تحصیلات عالی مشغول بازنگری پالیسی های کادر علمی و آیین نامه ها، مقرره های تحقیق و نشرات و انتظارات و مدیریت منابع بشری می باشد.

استقلال نهاد های تحصیلات عالی

اصل استقلال نهاد های تحصیلات عالی مُبیِّنِ آن است که نهادهای تحصیلات عالی می توانند منابع مالی خود را گسترش داده و منابع مالی جدید را ایجاد، محصلین را پذیرش، کارمندان و کادر علمی خود را استخدام، نصاب تحصیلی خاص خودرا طرح، تحقیقات مورد نظر خود را انتخاب و نتایج تحقیقات را، بدون دخالت از خارج نشر و توزیع نمایند. مفهوم آزادی اکادمیک،دقیقاً دلالت بر جنبه های اکادمیک اقدام دارد. این اصل و سنت دیرینه از یک طرف سنگ زیر بنای روش دموکراتیک به شمار می آید، و از جانب دیگر یک پیش شرط اساسی برای به حداکثررساندن سطح کارکرد مؤثر پوهنتون ها و سایر نهادهای تحصیلات عالی می باشد.

حسابدهی

در حالی که اصول استقلال اکادمیک بسیار ارزشمند می باشد، ولی آنها را فقط میتوان در حوزۀ حسابدهی عامه به کار برد. پوهنتون ها هموراه در زمینه اعتبار بخشیدن به نتایج تحقیقات و نشرات به کارهای رقابتی در سطح مجموعی استناد نموده اند. بنابراین، پوهنتون های پیشرفته به دولت، کارمندان و محصلان شان در قبال کیفیت بازده فارغ التحصیلان خود حسابده می باشند. دولت از طریق وزارت تحصیلات عالی که مسئول اصلی پوهنتون ها می باشد، از نهادهای تحصیلات عالی انتظار دارد تا در مورد افزایش منابع، تمویل، رهبری و ادارۀ شان حسابده باشند. همزمان با آن، دولت تلاش می نماید تا استقلال مالی پوهنتون ها را افزایش دهد. از این رو پاسداری از هویت نهادهای تحصیلات عالی و صیانت از آزادی های اکادمیک سیستم تحصیلات عالی، یک ضرورت انکار ناپذیر می باشد.

اهداف

در سطح ملی

· رهبری و ادارۀ یک سیستم کثرت گرا و هماهنگ تحصیلات عالی بشمول پوهنتون های دولتی و خصوصی، انستیتوت ها و کالج ها.

· پاسخدهی به نیازهای آموزشی و خواسته های افراد از طریق انکشاف توانایی های فکری آنان در زندگی شان.

· برآورده ساختن نیازهای انکشافی جامعه و ارائۀ نیروی کار مجهز به دانش و تخصص موردنیاز، با در نظرداشت سطح متغیِر شایستگی ها و تخصص لازم برای رشد و بالندگی یک اقتصاد پیشرفته برای دست یابی به این هدف، وزارت تحصیلات عالی نیازهای ملی در این زمینه را ارزیابی خواهد نمود.

· بهبود کیفیت نهادهای تحصیلات عالی مطابق با معیارهای بین المللی به حیث معیارهای دراز مدت.

· افزایش دسترسی به تحصیلات عالی از طریق طرح یک سیستم تحصیلات عالی سازگار و با کیفیت عالی. با در نظر داشت قانون، این امر می تواند شامل تحصیلات عالی باز و از راه دور، کلاس های نوبتی و برنامه های تابستانی و شبانه نیز باشد.

· ایجاد یک سیستم اعتبار دهی و تأمین کیفیت در راستای حصول اطمینان از کیفیت نهاد و برنامه ها، ارتباط ملی و منطقه ای و نیز پویایی و اعتبار بین المللی.

· ارائه و تسهیل ظرفیت تحقیقاتی برای پیشرفت دانش و انجام فعالیت های تحقیقاتی در راستای پیشرفت تکنالوژیکی و انکشاف اجتماعی.

· تأمین وجوه مالی به شیوۀ پایدار و برابر در راستای حصول اطمینان از کیفیت تحصیلات عالی از طریق هزینه های مشترک. برای رسیدن به این هدف، وزارت تحصیلات عالی تلاش می نماید تا از طریق ایجاد تغییرات در پالیسی تحصیلات عالی، زمینهء این امر را برای نهادهای تحصیلات عالی فراهم سازد، تا بتوانند فعالیت های تشبثاتی را انجام داده، بنیادهایی را ایجاد نموده و از نهادهای مختلف به شمول دولت، بنگاه های تجارتی، در صورت امکان از محصلان ، تمویل کنندگان، تشبثات، تولیدات و سایر منابع، وجوه مالی بدست آورند.

· حقوقی ساختن اصل استقلال نهاد های تحصیلات عالی تا نهادهای مذکور توان ایجاد منابع و گسترش آن را داشته باشند و بتوانند تشبثات اکادمیک خود را به نحو مطلوب اداره نمایند. این استقلال در حوزۀ حسابدهی به دولت، محصلان و سایر نهادهای ذیربط اِعمال می گردد.

· پرنمودن خلاء های موجود در تحصیلات عالی، که در دیگر کشور ها از طریق ایجاد کالج های مخصوص برای ارائه برنامه های تخصصی، بعد از دورۀ لیسه ایجاد می گردند. این برنامه ها عبارتند از دوره های کوتاه مدت در عرصه هایی مانند ساینس، ریاضیات، لسان ها، علوم کمپیوتر؛ آموزش های سطح متوسط در تجارت، حرفه هایی مانند قضا، دوا سازی، طب و کمپیوتر ساینس؛ ایجاد فرصت های لازم برای کسانی که کورس های مقدماتی در سطح پوهنتون ها که پس از سپری کردن آنها مدرک دیپلوم AA به محصلان اعطاء می گردد، ایجاد فرصت هایی برای آموزش دراز مدت، و آموزش های عالی تخنیکی، ویژۀ صنایع یا تجارت های خاص از طریق این کالج ها. لازم به یادآوری است که کریدت این کالج ها قابل انتقال به پوهنتون ها خواهد بود.

· طرح یک سیستم کریدت برای افغانستان، پس از بازنگری نصاب تحصیلات عالی که که هم اکنون درجریان است، سبب تسهیل انتقال بین نهادهای تحصیلات عالی گردیده و به محصلان اجازه می دهد تا بتوانند کار کنند و کریدت های خود را طی چندین سال تکمیل نمایند. همچنین معقول سازی و بهبود قابلیت قیاس دوره های تحصیلی در میان نهادهای تحصیلات عالی از دیگر مسایلی می باشد که براساس سیستم کریدت صورت خواهد گرفت.

در ســـطـح نهـادهـــا

· مدرنیزه ساختن و ارتقای نهادها در سطحی که تفکیک و وضاحت در نقش های مدیریتی رونما شده و اداره به صورت همکار و هم آهنگ فعالیت داشته باشد.

· ارائهء برنامه های مرتبط و باکیفیت اکادمیک که جوابده نیازهای ملی و منطقوی بوده و در سطح بین المللی توان رقابت را داشته باشند.

· طرح یک سیستم جامع برای ترفیع و همچنان تشویق برمبنای اصول شایسته سالاری و ارزیابی دقیق فعالیت کادر علمی پوهنتون ها به شمول ارزیابی تدریس، تحقیق و ارائهء خدمات علمی توسط آنهااز طریق ارزیابی گروهی.

· ایجاد یک فضای اکادمیک که در آن بحث و تبادل نظر، پرسش نقادانه و انتقاد سازنده ملاک های شایع و پذیرفته شده باشند.

· تربیه محصلان به مثابهء شهروندان روشن فکر، مسئول و منتقد، دارای ظرفیت لازم و اندیشه های مبتنی براساس تعهد اجتماعی، بردباری و احترام متقابل.

· بهبود کیفیت تدریس و فراگیری و حصول اطمینان از این امر که تحصیل جوابده نیازهای تحصیلی در زمینه های ملی و منطقوی می باشند.

· رشد کادر علمی و کارمندان اداری تحصیلات عالی از طریق ارائه فرصت های تحصیلی بالاتر، کورس های کوتاه مدت، بازدیدهای متقابل و ایجاد فرهنگ آموختن مداوم.

· ایجاد فرهنگ تحقیق در پوهنتون های کشور جهت انجام تحقیقات هدفمند و تحقیقات مرتبط، جهت شناخت و راه حل یابی برای مشکلات و چالش های بیشماری که کشور با آن مواجه می باشد.

· طرح برنامه های ماستری و دکترا در پوهنتون های جامع تحقیقاتی، در صورتی که کادر علمی واجد شرایط داخلی دارای درجات علمی مناسب برای آموزش وجود داشته باشد، و یا استادان واجد شرایط خارجی را بتوان برای تدریس این دوره ها استخدام نمود. در این زمینه، وزارت تحصیلات عالی در نظر ندارد که بیشتر از پنج الی شش پوهنتون را در دراز مدت اجازه بدهد که چنین دوره هایی را عرضه نمایند.

· ایجاد همکاری میان نهادهای تحصیلات عالی داخلی، منطقوی و بین المللی.

· داشتن مسئولیت اجتماعی از طریق تعامل و انکشاف تخصص و ایجاد زیر بناهای لازم برای نهادهای تحصیلات عالی جهت خدمت به کشور.

برنامه ها

با در نظرداشت استراتیژی انکشاف ملی افغانستان (ANDS)، تحصیلات عالی دو برنامهء گسترده را در حوزۀ فعالیت های خود مد نظر دارد. این برنامه ها عبارت از مجموعهء فعالیت هایی است که مرتبط با اهداف، مقاصد، تطبیق استراتیژی، مسایل مالی، منابع بشری و فزیکی، شاخص ها و چهارچوب نظارت و ارزیابی می باشد.

برنامهء اول

تعلیم و آموزش فارغ التحصیلان ورزیده در راستای تأمین نیازهای انکشاف اجتماعی و اقتصادی افغانستان، ارتقای سطح تدریس، تحقیق،فراگیری و تشویق عرضهء خدمات به جامعه و مردم افغانستان.

برنامهء دوم

رهبری و ادارۀ یک سیستم منسجم و هماهنگ تحصیلات عالی به شمول پوهنتون ها، انستیتوت ها و کالج ها به منظور ارائه تحصیلات عالی با کیفیت.

برنامهء اول

تعلیم و آموزش فارغ التحصیلان ورزیده در راستای تأمین نیازهای انکشاف اجتماعی و اقتصادی افغانستان، ارتقای سطح تدریس، تحقیق،فراگیری و تشویق عرضهء خدمات به جامعه و مردم افغانستان.

برنامــهء فـــرعـی 1.1

انکشاف ظرفیت کادر علمی و کارمندان اداری

سطح علمی پوهنتون های افغانستان به علت منازعات دوامدار دار که کشور را در طول بیشتر از سی سال جنگ به ویرانه ای تبدیل نمود، به میزان قابل ملاحظه ای تضعیف گردید. در نتیجه، طی این مدت برای کارمندان پوهنتون ها فرصت های بسیار ناچیزی برای انکشاف ظرفیت آنان میسر شد. از این رو، یکی از مهمترین و خطیر ترین چالش هایی که نظام تحصیلات عالی و پوهنتون ها با آن مواجه می باشند، عبارت از نوسازی و تجدید بنیه علمی کادر علمی و کارمندان این نهادها است. به این مأمول می توان از طریق اتخاذ یک تعداد اقدامات و برداشتن گام های عملی دست یافت:

· درجات کادر علمی: چگونگی تحصیل 2526 عضو کادر علمی شاغل در سال 1387 (2008) از قرار ذیل بوده است: 5.5 فیصد از استادان دارای سویه دکترا، 30.7 فیصد دارای سویه ماستری در علوم بشری و ساینس و 63.8 فیصد دارای سویه لیسانس می باشند. واضح است که در این جا هدف ما ارتقای سویهء تحصیلی اکثریت کادر علمی به سویه های ماستری و یا دکترا در یک دورۀ تاحد امکان کوتاه مدت می باشد. اما موانع دستیابی به این هدف را نباید سطحی پنداشت زیرا در حال حاضر هم تسهیلات و هم بنیه علمی در پوهنتون ها و انستیتوت های افغانستان بسیار محدود می باشد. در مرحلۀ اول، شاید در پنج سال اول آینده، آموزش بالاتر از لیسانس منحصر به پوهنتون های بزرگتر و دارای تاسیسات بهتر باشد. حتی در این نهادهای تحصیلات عالی نیز ارائه آموزش در دوره های ماستری و دکترا، محدود به عرصه هایی خواهد بود که تخصص لازم برای آنها وجود دارد. این استراتیژی، با اعزام استادان برای تحصیل در پوهنتون های بین المللی که انتخاب آنها طی یک روند دقیق صورت می گیرد، (از طریق بورسیه هایی که توسط دولت های مهمان و سایر منابع ارائه می گردد) تکمیل خواهد شد. در راستای گسترش تجارب تحصیلات عالی در مقاطع ماستری و دکترا، از برنامه های مشارکتی یا ”سندویچ پروگرام“ ، استفاده به عمل خواهد آمد که در برگیرندهء همکاری با پوهنتون های معتبر خارجی بوده و شامل فراگیری دروس موقت در آن پوهنتون ها اقلاً به مدت 2 الی 3 ماه می باشد. چنین برنامه هایی بین پوهنتون های افغانستان که خود شان انها را ارائه خواهند کرد و یا بطور مشترک با پوهنتون های مذکور ارائه خواهند شد، هماهنگ خواهد گردید. همچنین، همکاری های بیشتر و برنامه های همکاری با پوهنتون های خارج در راستای تسهیل آموزش در افغانستان و در مقاطع ماستری و دکترا، با استفاده از استادان خارجی مورد تشویق قرار خواهد گرفت. هدف ما در دراز مدت، عبارت است از کسب توانایی در ارائه راستای برنامه های ماستری و دکترا در داخل کشور برای اکثریت فارغ التحصیلانی که خواهان ادامهء تحصیل در این دوره ها می باشند.

· تدریس و ظرفیت سازی: وزارت تحصیلات عالی در نظر دارد تا دوره های کوتاه مدتی را برای کادر علمی ارائه نماید که معطوف به روش های تدریس جدید به مثابۀ راهی برای تقویت کیفیت تدریس و اموزش باشد. در برخی از نهادها به شمول پوهنتون هاروارد، سپری نمودن چنین دوره هایی برای استادان جدید، الزامی می باشد. نهادهای تحصیلات عالی تشویق می گردند تا بالای بهبود کیفیت تدریس شان بیشتر تمرکز کنند. آموزش دراز مدت در حال حاضر یکی از واقعیت های پذیرفته شده انکشاف تحصیلی در تمام عرصه ها می باشد. برای نیل به این هدف، دوره های آموزشی لازم از ورکشاپ های یک روزی تا چند هفته ای، در طول رخصتی های تابستانی یا پایان هفته ها ارائه خواهد شد. چنین دوره هایی، با توجه به رشتۀ مربوطه دارای چندین بخش خواهد بود: لکچرها، بحث های تشدیدی گروهی و بازدیدهای ساحوی. تسهیلات موجود پوهنتون ها و کادر علمی آن ها در صدر ارائه چنین اموری قرار دارد. این امر را می توان با استفاده از استادان مهمان ، کنفرانس های ویدیویی و کمک کادر علمی از بنگاه های تجارتی و صنایع تکمیل نمود. فعالیت های انکشاف سطح علمی، باید به حیث بخشی از بازنگری های معمول در ترفیع مد نظر گرفته شود.

· بازدیدهای متقابل: بازدیدهای متقابل از نوع فِلو شِپ های فولبرایت باید طرح و ایجاد گردد. این امر به استادان انتخاب شده اجازه می دهد تا بازدیدهای کوتاهی از پوهنتون های بین المللی، جهت ارتقای سطح مهارت های شان داشته باشند و در صورت امکان پروژه های تحقیقاتی را نیز اجرا کنند. به همین قیاس، از استادان بین المللی باید دعوت شود تا بازدیدهای کوتاهی از پوهنتون های افغانستان، با هدف ارائه سخنرانی، ارتقای مهارت های کارمندان پوهنتون ها و انجام تحقیقات داشته باشند. از بنیادها، دولت های کمک کننده، بنگاه های تجارتی و صنایع و سایر منابع باید تقاضای حمایت مالی گردد. برنامه های بورسیه که از طریق آنها بتوان استادان برجستهء بین المللی را به افغانستان آورد تا در برنامه های ماستری و دکترا به پوهنتون های ما کمک نمایند مورد تشویق قرار خواهد گرفت. این امر به مثابۀ راهی سریع برای گسترش این برنامه ها در افغانستان می باشد که از طریق آن ها می توان دسترسی بیشتری را به آموزش عالی با هزینهء بسیار پایین تر از اعزام محصلان به خارج فراهم ساخت. سایر برنامه های لازم باید هرچه زودتر با وجود فراهم بودن تعداد کافی کادر علمی دارای ماستری و دکترا برای آموزش چنان دوره هایی طرح گردد.

· تشویق و ترغیب: به منظور ارتقای کیفیت تدریس، تشویق هایی به کادر علمی ارائه خواهد شد. وزارت تحصیلات عالی به گروه کوچکی از استادان برای تدریس و انجام تحقیقات برجسته، تقدیرنامه هایی در هر سال اعطاء خواهد نمود. یک بورد ایجاد خواهد شد تا اسامی استادان و محققان برجسته را که توسط پوهنتون ها و انستیتوت های مختلف نامزد شده اند، در یافت نماید. وزارت تحصیلات عالی جوایز نقدی را به پنج تن از اساتید و پنج تن از محققان برجسته در هر سال اعطاء خواهد کرد. انتظار می رود تا استاد معرفی شده، شیوۀ تدریس برجسته ای را، از طریق معرفی یک شیوهء تدریسی عالی که ممکن است شامل ارزیابی کادر علمی و محصلان و یا سایر امور مربوط به تدریس برتر باشد، ارائه نماید. به همین منوال، کمیتۀ مربوطه پنج جایزه را برای تحقیقات برتر، برمبنای نامزدی نهادهای تحصیلات عالی با ارائۀ سند کیفیت تحقیق و اهمیت آن برای سکتور تحصیلات عالی اعطاء خواهد نمود.

· تقرر و ترفیع کارمندان و استادان: باید براساس معیارهای تعریف شده و واضح از طریق یک پروسۀ شفاف و بر بنیاد شایسته سالاری، به حیث اصل اساسی حاکم بر این روند صورت گیرد. بسیاری از استادان دارای رتب علمی پائین بوده ( جدول 4 )و برای ترفیع به طور منظم ارزیابی نگردیده اند. وزارت تحصیلات عالی به ارزیابی منظم استادان تاکید میکند تا شایسته سالاری تأمین گردیده و آیندهء استادان تضمین گردد. برای استادان و کارمندان موجود، باید فرصت های جدید رشد (که در بخش 1.1 این پلان استراتیژیک ذکر گردید،) در راستای ارتقای رتبۀ شان، فراهم شود. تعذیرات شدیدی در مورد جعل در تحقیقات و نشریات وضع خواهد شد و کسانی که مرتکب چنین اعمالی می گردند، مجازات خواهند شد. در حال حاضر معاشات باوجود افزایش در معاشات اعضای کادر علمی کشور، در حال حاضر حقوق بعالیت های علمی اعضای مذکور و مخصوصاً کارمندان اداری براساس هر معیاری که سنجیده شود، بسیار پایین است. لازم است تا توجه اساسی به افزایش سطح معاشات صورت گیرد، تا از این طریق، کارمندان واجد شرایط و متعهد در نظام تحصیلات عالی دولتی جلب و جذب شوند. رقابت از جانب نهادهای بین المللی، مؤسسات تحصیلات عالی خصوصی، یکی از چالش هایی می باشد که نهادهای تحصیلات عالی دولتی در زمینهء حفظ کادر علمی خود با آن مواجه هستند.

در حالیکه تمرکز فعالیت های فوق بر کادر علمی می باشد، طرح برنامه های انکشافی برای کارمندان اداری نادیده گرفته نخواهد شد. در همین راستا، طرح استراتیژی های لازم برای بهبود رهبری، اداره و مدیریت یکی از اجزای لاینفک انکشاف کارمندان خواهد بود. این امر از طریق دوره های کوتاه مدت کار آموزی، بازدیدهای متقابل و موارد استثنایی، نیازمند تخصص های بیشتر در عرصه های مالی و مدیریت منابع بشری، مهارت های تکنالوژی معلوماتی، تکنیسین های لابراتوار، کتابداری و سایر عرصه های مربوطه انجام خواهد شد. همچنین لازم است تمرکز ویژه ای بر انکشاف منابع بشری مدیران و کارمندان صورت گیرد. تدریس و تحقیق موثر مستلزم تکنیسین های فعال و آموزش دیده و کارمندان اداری در لابراتوار ها، کتابخانه ها، مراکز کمپیوتر و در نهادهای تحصیلات عالی می باشد.

موضوع تقاعد یک موضوع حساس است، ولی باید به شیوۀ مسلکی با آن برخورد شود. قاعداً این یک امر پذیرفته شده است که کادر علمی و کارمندان تحصیلات عالی در سن 65 سالگی تقاعد می یابند. این امر به منظور ارائه فرصت های لازم به کارمندان جوان تر است تا بتوانند فرصت پیشرفت داشته و ایده های نو را در عرصهء علمی طرح نمایند و بدون تردید ضروری نیز به نظر می رسد. اما لازم است تا از تجارب متقاعدین نیز استفاده به عمل آید. برای این کار از آنها می توان از طریق قرارداد برای پروژه های مشخص و تعریف شده ای استفاده به عمل آورد. علاوه بر آن، استادان برجسته را می توان به حیث ”پروفیسور های ممتاز“ معرفی کرد. این پست یک موقف عادی دارای معاش نبوده، بلکه فقط شامل مقداری حق الزحمه و برخی فرصت ها از قبیل در اختیار قرار دادن دفتر و تسهیلات برای آنان می باشد. در همین راستا پالیسی وزارت تحصیلات عالی در بارۀ تقاعد مورد بازنگری قرار خواهد گرفت و همه امور بطور صریح در آن تعریف خواهد شد تا از هر گونه شک و تردید در ذهن کارمندان و کادر علمی جلوگیری به عمل آید.

طی چندین سال گذشته وزارت تحصیلات عالی مصروف بازنگری و بهبود مقرره ها وطرزالعمل های مربوط به استخدام، تقاعد، وظایف و مسئولیت های استادان، تقویت برنامه های اکادمیک و کیفیت تسهیلات بوده است. این تغییرات مستلزم انواع مصوبات تقنینی و اجرائیوی می باشد.

ادامه مطلب ...

استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

مقــــدمـه

افغانستان که سال ها قبل دارای یکی از سیستم های معتبر و شناخته شدۀ تحصیلات عالی در منطقه بود، طی سی سال جنگ به یک ویرانه تبدیل گردید. در نیتجهء این خشونت ها، حدود یک میلیون نفر جان خود را از دست داده و حدود شش میلیون دیگر آواره شدند، که تعدادی از آنان هنوز هم به وطن بازنگشته اند. در میان کسانی که آواره شدند، کادر علمی پوهنتون ها و کارمندان تحصیلات عالی نیز شامل بودند. برخی از این استادان در پوهنتون های خارج به حیث استاد استخدام گردیدند و پس از سپری کردن سال های طولانی در خارج، بازگشت به وطن برای آنان با درنظرداشت افزایش تعداد اعضای خانواده، تعهدات جدید و شرایط اقتصادی افغانستان مشکل می باشد. همچنین، رشد مسلکی کسانی که در داخل باقی ماندند با تأخیر و سکتگی مواجه شد. بسیاری از ساختمان های پوهنتون ها و مراکز تحصیلات عالی ویران گردید و برخی دیگر شدیداً نیاز به ترمیم داشت. نصاب تعلیمی کهنه، کادر علمی آسیب دیده، نبود صنف های درسی کافی و لابراتوارها، کتابخانه های دارای منابع اندک و نبود تکنالوژی معلوماتی کافی از جمله مشکلات جدی و مبرمی هستند که سکتور تحصیلات عالی با آنها مواجه می باشد و در نتیجهء مشکلات برشمرده شده، تحقیقات بسیار اندکی در طی این سالیان انجام پذیرفت. بدون شک، فرهنگ پژوهش که مرکز ثقل یک پوهنتون مدرن به حساب می آید، در افغانستان به طور گسترده ای آسیب دیده بود. وضعیت تحصیلات عالی در افغانستان در اوایل سال 1370 که در آن زمان تعداد 24333 نفر محصل در پوهنتون ها و مراکز تحصیلات عالی مصروف تحصیل بودند، رو به وخامت گذاشت. در نتیجه تا سال 1374 تعداد محصلان به 17370 نفر رسید، این روند همچنان ادامه یافت و تا سال 1380 تعداد محصلان به پائین ترین سطح کاهش نمود و به 7881 رسید(جدول 1). در نتیجهء تداوم این روند، میزان شمولیت در دورۀ تحصیلات عالی در افغانستان به پایین ترین سطح خود در جهان رسید، و در سال 1374 تنها دو فیصد جمعیت افغانستان با داشتن سن بالای 25 سال، دارای تحصیلات عالی بودند.

موانع مهمی که هم اکنون فراروی افغانستان قرار دارند عبارتند از ویرانی های ناشی از سال های جنگ، میزان بالای بیکاری، سطح بالای فقر، مراقبت های صحی ناکافی، نبود معلمان و استادان ورزیده در تمام سطوح، کمبود تسهیلات آموزشی، خلاء شدید در عرضه و تقاضای نیروی بشری ورزیده در ساینس و تکنالوژی، زیربناهای ضعیف ارتباطات، آب آشامیدنی، آبیاری و کنترول سیلاب، کمبود انرژی برق در اکثر ساحات، و روش های کهنهء زراعتی سبب که گردیده تا از زمین های مزروعی حداقل برداشت صورت گیرد. بنا براین، چالش های انکشافی در افغانستان بی شمار بوده و نیازمند یک رهبری دارای دیدگاه بلند و با ابتکار، ساختارهای هماهنگ ساینس و تکنالوژی و یک استراتیژی مؤثر برای منابع بشری می باشد. از این رو، جایگاه انکشاف یک سیستم هماهنگ برای نهادهای تحصیلات عالی که توان عرضه نیازهای کشور را در سطح بالایی بشری داشته باشد، در قلب استراتیژی انکشافی تحصیلات عالی قرار دارد. در این زمینه اتفاق نظر وجود دارد که یکی از لازمه های رشد و پویایی اقتصاد افغانستان، بهبود کیفیت سیستم تحصیلات عالی می باشد. تحصیلات عالی یکی از هشت رکن استراتیژی انکشاف ملی افغانستان می باشد؛ از این رو، این پلان استراتیژیک مرتبط با استراتیژی انکشاف ملی افغانستان بوده و بازتاب دهندۀ دیدگاه، اهداف و مقاصد وزارت تحصیلات عالی برای آینده است.

یک تحقیق جدید نشان می دهد، که علی الرغم رکود شدید اقتصاد جهانی، میزان سرمایه گذاری در عرصۀ تحصیلات عالی جهان چشمگیر بوده است. تخمین زده می شود، که نرخ سرمایه گذاری در بخش آموزش 15 فیصد و برای تحقیقات پوهنتون های دولتی 20-40 فیصد بوده است. علاوه برآن، این امر سهم مشهودی در بهبود وضعیت اقتصادی خانواده ها، مسایل اجتماعی، فرهنگ و محیط زیست نیز داشته است. در این برهه زمانی که فشارهای شدیدی بر بودجۀ دولت وجود دارد، مطالعات انجام شده نشان دهندۀ آن است که سرمایه گذاری در تحصیلات عالی ”منفعت آور می باشد“، زیرا تحصیلات عالی دارای یکی از بیشترین بازدهی های سرمایه گذاری است. دلیل این امر آن است، که هرچه بیشتر اقتصاد توسط نوآوری مهارتها رشد یابد، بازدهی آن با افزایش عواید مالیاتی بیشتر می گردد؛ زیرا فارغ التحصیلان دارای تحصیلات عالی در آمد بالاتری داشته و در نتیجه مالیات بیشتری نسبت به کسانی که دارای تحصیلات عالی نمی باشند، به دولت پرداخت می کنند. این مطالعه نتیجه گیری می کند که با حمایت از تخصیص وجوه مالی بیشتر به تحصیلات عالی می توان اقتصاد را بهبود بخشید؛ چنین نتیجه گیریی می تواند برای تمویل تحصیلات عالی در هر کشوری بسیار کمک نماید. در نتیجهء این مطالعه و سایر مطالعات از این دست می توان یک وسیلهء فشار برای حمایت از مساعی و تلاش های وزارت تحصیلات عالی افغانستان جهت اختصاص دادن وجوه بیشتر به پوهنتون ها و نهادهای تحصیلات عالی ساخت که هم حکومت و هم جانب جامعۀ بین المللی را وادار به تخصیص وجوه بیشتر به این سکتور گرداند.

طی هشت سال گذشته، افغانستان تلاش نمود تا دروازه های پوهنتون ها و مؤسسات تحصیلات عالی خود را که طی جنگ های گذشته علاوه بر از دست دادن کادر علمی خود، تقریباً همهء آنها خسارات شدید نیز دیده بودند، دوباره بازنموده و باز سازی نماید. ولی ظرفیت نهادهای تحصیلات عالی در حال حاضر همچنان محدود باقی مانده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای تعداد روز افزون شاگردانی باشد که دورۀ لیسه را به پایان می رسانند. در سال 1388، تعداد محصلان پوهنتون ها حدوداً به 62000 نفر میرسد. همچنین، پیش بینی می گردد که از سال 1389 یک صد هزار شاگرد از لیسه ها فارغ التحصیل شوند و این رقم تا سال 1393 به شش صد هزار نفر خواهد رسید. سوال در این جاست که چه تعداد از این فارغ التحصیلان می توانند شامل تحصیل در نهادهای تحصیلات عالی شوند؟ و چه تعداد نهادهای تحصیلات عالی خصوصی و دولتی برای جذب آنها نیاز است؟

در مادۀ 43 قانون اساسی افغانستان آمده است که: (تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است...) و در ادامه یاد آور می شود که (تعلیم تا درجه لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی به صورت رایگان از طرف دولت تأمین می گردد.) از تفسیر این ماده چنین استنباط می گردد که محصلان از دولت توقع دارند که در مؤسسات تحصیلات عالی دولتی تا سطح لیسانس باید فیس بپردازند. سایر مقرره ها و آیین نامه های مربوطه نیز به نهاد های تحصیلات عالی دولتی، اجازۀ فعالیت های تشبثاتی را نمی دهد، تا این نهاد ها از طریق آن بتوانند در آمد خود را افزایش دهند و یا تمهیداتی را برای دریافت اعانه از والدین محصلان، بنگاه های تجارتی و تمویل کنندگان ایجاد نمایند. مجموع بودجه تخصیص یافته به 22 نهاد تحصیلات عالی دولتی، در سال 1388 هجری خورشیدی (2009 میلادی)، مبلغ سی و پنج میلیون دالر امریکایی بوده است، که اوسط بودجهء هر پوهنتون یک و نیم میلیون دالر امریکایی می شود. باید اذعان نمود که هیچ پوهنتونی با چنین منابع مالی محدودی قادر به عرضهء تحصیلات عالی با کیفیت نخواهد بود. از این رو لازم است، تا دولت افغانستان، یک چهارچوب حقوقی مناسبی را طرح نماید که به نهادهای تحصیلات عالی اجازه دسترسی به منابع تمویل مالی جدید را بدهد. با توجه به نیازهای مالی فراوانی که برای تمویل امور تأمین امنیت ملی، صحت عامه، سرک ها، تعلیمات ابتدائی و متوسطه و سایر خدمات اساسی بر دوش دولت افغانستان قرار دارد، تحصیلات عالی نیز به وجوه مالی بیشتری برای تمویل خود نیاز خواهد داشت. با آن که افغانستان یکی از فقیرترین کشورهای جهان می باشد و از نظر در آمد سرانه درمیان فقیر ترین کشورها قرار دارد، با آنهم ناچار است برای این که بخواهد به اهداف انکشاف ملی خود دست یابد، منابع مالی بیشتری را به تحصیلات عالی اختصاص دهد. اما از آن جایی که تحصیلات عالی هم برای دولت و هم بخش خصوصی سود آور است، منطقی به نظر می رسد که در آینده انتظار آن را داشت که هزینه های آن از طریق منابع تمویلی چند جانبه، به شمول تمویل از طریق بخش خصوصی، شهریه، فعالیت های تجارتی، تمویل کنندگان و سایر منابع تأمین گردد. لازم است تا به محصلین فقیر تر از طریق ارائه سکالرشیپ و بورسیه کمک گردد.

در طول هشت سال گذشته، پس از انتخاب یک حکومت دموکراتیک، پیشرفت های زیادی در بازسازی نظام تحصیلات عالی صورت گرفته است که از آن جمله می توان به تقویت زیر ساخت ها، بهبود تکنا لوژی معلوماتی و ارتباطات، انکشاف چندین برنامه ماستری، انکشاف سطح علمی کادر علمی و افزایش دسترسی (سالانه 15 فیصد )به تحصیلات عالی اشاره نمود. به این ترتیب تعداد محصلان در پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی حدوداً به 62000 می رسد. که از این میان 21 فیصد آنان را زنان (به جدول 2) تشکیل می دهد(با مقایسه اینکه در اخیر رژیم طالبان به صفر می رسید). طی دو سال گذشته، هشت فاکولتهء جدید به نهادهای تحصیلات عالی دولتی افزود گردید و تعداد بیست مؤسسهء تحصیلات عالی خصوصی جدید، پس از ایجاد زمینهء قانونی قانونی شدن آنها در سال 1386 تا کنون ایجاد شده است. در عین حال کارهای بسیاری هنوز باقی مانده است. در مرکز این پروسه، طرح یک پلان استراتیژیک برای وزارت تحصیلات عالی قرار دارد که رهنمایی امور انکشاف سیستم تحصیلات عالی، تعیین اهداف و اولویت ها، طرح کلی وظایف اساسی تحصیلات عالی، طرح پلان کاری و مدت زمان آن و بطور کلی ارائهء معلومات ارزشمند پیرامون تحصیلات عالی را به عهده داشته باشد. این روند در سال 1382 هجری خورشیدی (2003 میلادی) در وزارت تحصیلات عالی آغاز گردید که از آن زمان تا کنون فعالیت های مستمر و دوامدار به شمول تلاش هایی که در سال 1384 (2005) به ابتکار یونسکو در این راستا آغاز گردید، صورت گرفته است. از آن زمان تاکنون، این پلان چندین بار بازبینی شده است و نسخه های متعددی از آن تاکنون تهیه گردیده است که هریک از این نسخه ها دارای ویژگی های خود می باشد. نسخهء حاضر که نسخهء نهایی پلان استراتیژیک وزارت تحصیلات عالی می باشد، منعکس کنندۀ دیدگاه، اهداف و مقاصد وزارت تحصیلات عالی و نیز نهادهای تحصیلات عالی بوده و به منظور گزار از وضعیت کنونی به یک وضعیت متعالی و پویا خواهد بود که توان تولید نیروی بشری با کیفیت را داشته باشد و قادر به برآورده ساختن نیازهای اجتماعی- اقتصادی یک ملت روبه انکشاف باشد. لازم به یاد آوری است که پلان کنونی بر بنیادهای مستحکم و واقعی بنا نهاده شده است که در جریان سالهای اخیر انکشاف یافته اند.

ادامه مطلب ...

استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی


استراتیژیک پلان وزارت تحصیلات عالی

پیشـگفتــــار

این مجموعه که تحت عنوان پلان استراتیژیک وزارت تحصیلات عالی افغانستان نهایی شده است، حاصل ارزیابی های واقعبینانه و علمی تعدادی از متخصصین داخلی و خارجی از وضعیت عالی در کشور ما افغانستان میباشد،که پس از نشست ها و مطالعات زیاد تهیه گردیده است.

میتوان ادعا کرد، که این پلان استراتیژیک مطابق نیاز های ملی ما تهیه و ترتیب گردیده و در هم آهنگی با تحولات آموزش عالی امروزه در جهان میباشد. چنانچه، بعد از این تاریخ، وزارت تحصیلات عالی کشور کوشش خواهد کرد، تا تمام فعالیت های خویش را براساس همین پلان استراتیژیک تنظیم نماید.

قابل یاد آوری است، که بحث پلان استراتیژیک در وزارت تحصیلات عالی در سال 1383 مطرح گردید و به همکاری سازمان یونسکو در سال 1384 نخستین پلان استراتیژیک تحصیلات عالی به چاپ رسید. البته در سال 1385 بعد از بازنگری مسوده دومی پلان استراتیژیک تهیه گردیده و نسبت به دلایلی به حالت خود باقی ماند.

از سال های 1380 تا اکنون خوشبختانه تحولات بسیار مهم و تغییرات بسیار مثبت در آموزش عالی کشور رخ داده است و تجربیات خود هیئات رهبری وزارت تحصیلات عالی نیز غنی تر از گذشته میباشد،بناً در اوایل سال 1387 تصمیم اتخاذ گردید ، تا پلان استراتیژیک پنج ساله وزارت تحصیلات عالی با در نظر داشت هر دو پلان قبلی و هم آهنگی با استراتیژی انکشاف ملی افغانستان (ANDS) و در مطابقت با نیاز های کنونی جامعه باید نهایی گردد.

این برنامه، خوشبختانه با جدیت دنبال شد و پس از یک سال و چند ماه بررسی و کار توسط متخصصین داخلی و خارجی با همکاری یونسکو، بانک جهانی و پروژه تحصیلات عالی نهایی گردید. طی این مدت نشست ها و سیمینار های متعددی غرض نظر خواهی از استادان موسسات تحصیلات عالی کشور، روسای پوهنتون ها و نمایندگان موسسات آموزشی بین المللی صورت گرفته است. بناً این کار یک فرد نیست و قطعاً کار یک تیم بزرگ است و از همه ذوات محترمی که در تهیه و ترتیب این پلان با علاقه سهم گرفته و زحمت کشیده اند اظهار قدردانی می نمایم.

دراینجا از زحمات آقایان محترم هر یک پوهنوال محمد عثمان بابری معین تدریسی وزارت تحصیلات عالی ، پوهاند محمد صابر خویشکی معین اداری وزارت تحصیلات عالی، دوکتور فیرید هیوارد ، ریچارد وا، مایکل بلندل و خانم سانتوانا داس گپتا همکاران پروژۀ تحصیلات عالی، دکتور جیرم ریدی و مارینا پتریر از یونسکو ، انجینر هری نندر جیت سینگ، هویل رایس از بانک جهانی ، مشاورین اکادمیک وزارت تحصیلات عالی هر یک دکتور قدیر امیریار و دکتور سید عسکر موسوی وهمچنان پوهاند حمیدالله امین ، پوهاند محمد حسن رشیق و مخصوصاً از پشتکار و زحمات محترمه خانم نرگس نهان و همکاران شان دکتورس پلوشه غنی شاهین و محترمه بتول شاه نوری که از آغاز تا پایان این برنامه را مدیریت نمودند و به همین گونه تمام رؤسا و هیئات رهبری پوهنتون ها و موسسات تحصیلات عالی کشور ، مسؤولین و همکاران دوایر مرکزی وزارت تحصیلات عالی و سایر همکارانی که به گونه ی در تکمیل این کار مهم سهیم بوده اند، قلباً و صمیمانه سپاسگزاری می نمایم و برایشان موفقیت آرزو میکنم.

امیدوارم این پلان استراتیژیک رهنمود مناسب و روشن برای توسعه و انکشاف تحصیلات عالی و فردای کشور ما باشد و با بهبود نظام تحصیلات عالی در کشور، سطح دانش عالی و تخصصی ارتقاء یابد و توانایی و خود کفایی ره آورد آن باشد.

باسپاس فراوان

دکتور محمد اعظم دادفر

وزیر تحصیلات عالی
کابل، میزان سال 1388

حتما ً قبـل خواب ببـوسیـدش

حتی اگه با هم دعـوای بـدی کرده باشیـد .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی ِکوفتـی خسته شـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه برچسـب ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گیر بیخـود داده باشه .. ببـوسیـدش
... گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره
نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین .. ببـوسیـدش
حتی اگه بـوی عرق و خستگی میـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه یـادش میـره جواب سلام ِ شما رو بـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده .. ببـوسیـدش
وقتی زیرپیـرهنی سفیـد حلقه ای پوشیـده و بـازوهای سفیـدش رو با اون پیـچ ِ ماهیچه ای مردونه انداخته وقتی صورتش ته ریش جذابی داره .. وقتی صداش خسته خوابه خمار ِ. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه .. ببـوسیـدش
اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش حتی برخـورد می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه .. ببـوسیـدش
وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه اینـو برای تـو آوردم !
” وقتی تو چشـاش پـر خواستنه ..وقتی دست های ظریـف دختـرونه تـون میـون دستای زمخت و مردونه اش گم می شن .. ببـوسیـدش
حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید .. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو با مادرش مقایسه می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه با حرص می خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و وسـط ِ جیـغ های شما با خنـده می گه : ” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟ .. ببـوسیـدش
وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش ، پشت ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله
وقتی دست هاش پـر از خریـد خونه هست و در رو با پـاش می بنـده
وقتی با نگاهـی پـر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه.. ببـوسیـدش
حتی اگه تـوی ِشرکـت پیـاز خورده و تار موهاش بـو میدن .. ببـوسیـدش
حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و شامتـون سـرد شده
حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .. ببـوسیـدش
وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه .. وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه
وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون و شما رو تو شهـر می گردونه .. ببـوسیـدش

حتماً قبـل خـواب ببـوسیـدش .. شایـد فـردایی نباشـه
شایـد شما فـردا نباشیـد !!!

برگرفته از یکی سایت های داخلی

شنبه ۲۳ مارس ۲۰۱۳

اظهارات خنده آور اسماعیل خان

http://2.bp.blogspot.com/-DCSQP7tzxdI/UUyyJsDNwhI/AAAAAAAANWU/6lHhhYwJK0A/s200/images.jpg

 

 هرکسی چنین سخنانی بگوید، برایش می زیبد نه برای اسماعیل خان وفرماندهانی که ازسرمایۀ «کفار» به هیولاهای فساد اقتصادی بدل شده اند.

 

 

محمد اسماعیل وزیرانرژی وآب دردولت آقای کرزی، درمراسم یاد بود از میرویس صادق پسر ایشان مخالفت خود را با امضای پیمان امنیتی بین کابل وواشنگتن ابراز کرده واز جهاد و حرف های گذشته دهان خود را شیرین کرد. با درنظرداشت تنش جاری بین تیم حاکم وامریکا برسر این که چه کسی درآینده قدرت را در دست داشته باشد، بعید است آقای اسماعیل بدون هم آهنگی قبلی با رئیس جمهور و دیگرکسانی که خود را به راه اندازی مجدد جنگ های «تنظیمی» آماده می کنند، چنین سخنانی را برزبان بیاورد. این سخنان مقامات ایران را خیلی خرسند می سازد ودرعرصه داخلی، دعوت جنگ های فرقه ای و«تنظیمی» به افغانستان است.

 اگردیگر شخصیت های مستقل، ضد امریکا، بزرگان خوش نام قومی روحانیون بلند پایه وریشه دار ازین احادیث برزبان بیاورند حق دارند. اما کسانی نظیر آقای اسماعیل خان که در یازده سال ( بیست ویکسال قبلی به کنار)  از برکت استیلای اردوی چند ملیتی جهان، پول وحمایت سیاسی امریکا و خرج خون وپول بیست وهفت کشورعضو ناتو، به ثروت های افسانه ای دست یافته و درکرسی های باد آورده پیر شدند، گفتن این سخنان هیچ لطفی ندارد و فقط سبب پوزخند مردم و تاریخ می شود.  به شمول اسماعیل خان، رهبران تنظیم ها، (غیراز حکمتیار دردورۀ پسا طالبان) واعضای دولت کنونی وجمله بستگان قدرت درافغانستان، همه دست نگر وشکر گذارامریکا هستند. جالب این است که هم معاش منظم از ایران به حساب شان ریخته می شود؛ هم به توان سرمایه گذاری بین المللی به قدرت تکیه زده اند وهم درتاراج دارایی های دولتی وشخصی درداخل کشور به مسابقه مشغول اند.

تا جایی که من به تبع اطلاعات دست اول مطلع هستم آقای اسماعیل همین اکنون از درک صدها میلیون دالر که مرحوم میرویس صادق مخفیانه به یکی ازبانک های دوبی انتقال داده بود، یکی ازثروت مند ترین مردان دردولت آقای کرزی است. البته تلاش های اسماعیل برای به دست آوردن پول میراثی از میرویس که حالا مقدارآن درین ده سال خیلی درگردش های بانکی ومعاملاتی مضاعف شده، تا حال بی نتیجه بوده؛ به دلیل آن که پسرکوچک میرویس صادق باید به سن قانونی برسد و فقط او می تواند ازین سرمایه برداشت کند. دل اسماعیل ازین مسأله داغ داغ است. اما خود ایشان از برکت آبله «کف دست» و«عرق جبین» همین اکنون صاحب صد ها میلیون دالرنقدینه و دارایی های غیرمنقول است واین همه از فیض حضور «کفار» است.

این آقایان نه خود را فریفته می توانند ونه مردم به حرف شان باور می کند. اگرطالب درقدرت می بود، اسماعیل خان به مدت ده ساعت هم حتی درولایت هرات پایش بند نمی شد. سوالی که اسماعیل ها از دادن پاسخ به آن عاجز اند این است که بعد از خروج قوای بین المللی، اگرچهارچوب های دفاع هوایی وزمینی ازافغانستان شکسته شود، چه کسانی، درکجا حکومت خواهند کرد؟ این که حکومت های سیار درجاده ها، شاهراه ها، گردنه ها وروستا های واقع در«علاقه های غیر» تشکیل می شود؛ دیگر کارمملکت تمام است.

این که کشور باردیگر کمرش بشکند؛ اسماعیل خان با ثروت خود درایران ودوبی قشنگ زنده گی خود را دنبال خواهد کرد. یا فرماندهانی که به نحوی تکرار اسماعیل خان هستند، سرمایه انتقال داده و خانواده های شان را به هند وایران ودوبی مستقر می کنند وخود شان راهی جزجنگ ندارند. هرحکومتی درآینده مستقر شود، این آقایان از کارشیوۀ سی وپنج ساله خویش باید پاسخ بدهند. 

جمعه ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۲